صفحه اصلی   

        کلوپ نسوان   

        کافه مونث   

        مشق هفته   

        روزنامه دیواری   

        کتابهای اینترنتی مدرسه    

        صفحه فیس بوک مدرسه   

        کانال یوتیوپ مدرسه   

        همگرایی جنبش زنان در انتخابات   

        لایحه ضد خانواده   

        کمپین یک میلیون امضا   

        8 مارس    

        22 خرداد    

        مبصر کلاس   

        دردسر جنسیت   

        چالش ماه   

        اخبار   

        English    

  اینترنت مدرسه فمینیستی

 

      بخش های پیشین سایت....     مهمان مدرسه....  
 

چرا جنبش زنان به "مساله حجاب" نزدیک نمی شود؟ / شادی صدر / سایت میدان

25 بهمن 1386

<:voir_en_ligne:> : سایت میدان

چندین سال است، شاید از وقتی که یادمان می آید، هر سال طرحهایی برای کنترل حجاب زنان و برخورد با زنانی که پوشش مورد تعریف مسئولان نظام جمهوری اسلامی در آن سال به خصوص را ندارند و یا لباسها و آرایشهایی دارند که در آن سال به خصوص ممنوع اعلام شده اجرا می شود. شدت و حدت این طرحها بستگی تام و تمامی دارد به شرایط سیاسی ایران در عرصه داخلی و بین المللی، جناح حاکم بر دولت و خلاصه امور پیچیده و هزارتویی که شاید در نگاه اول هیچ ربطی به لباس تن زنان نداشته باشد.

اما سئوالی که مدام در حاشیه این زنده ترین و عمومی ترین گفت و گوی اجتماعی هرساله در مورد زنان مطرح می شود این است: چرا جنبش زنان کاری درباره حجاب نمی کند؟ در واقع در دل این سئوال به ظاهر ساده، سئوال مفصل تری وجود دارد: از جمله اینکه اگر شما مدعی هستید جنبشی فراگیر، زنده و پویا تحت نام جنبش زنان وجود دارد، چرا در مورد عمومی ترین و فراگیر ترین مساله زنان در ایران واکنشی در خور، فراتر از یکی دو بیانیه، سخنرانی و مقاله های پراکنده نشان نمی دهد؟

پیش از جواب دادن به این سئوال لازم است کمی در مورد این مدعا که مساله حجاب، عمومی ترین و فراگیرترین مساله زنان است بحث شود. بخشی از این بحث در واقع می تواند بخشی از پاسخ به سئوال پیشگفته نیز باشد.

این مدعا که حجاب، عمومی ترین و فراگیر ترین مساله زنان به خصوص بعد از انقلاب 57 بوده است، مدعایی نیست که موافقان زیادی حتی میان فعالان جنبش زنان داشته باشد. اصولا این مدعا را می توان از دو زاویه بررسی کرد. یکی از زاویه واقعیات اجتماعی و داده های آماری موجود و دیگری از زاویه ایدئولوژیک. از زاویه اول، نگاهی، حتی سردستی به حجم تصمیمات دولتی، طرحهای ضربتی و قوانین، مصوبات و بخشنامه های اداری در مورد حجاب و میزان بودجه صرف شده برای مبارزه با بی حجابی و ترویج حجاب از یک طرف نشان دهنده اهمیتی است که حکومت به این مساله به عنوان یک مساله بنیادین که با هویت اش گره خورده می دهد. اما آنچه حجاب را تبدیل به مساله زنان می کند، مقاومتی است که در آن طرف قضیه وجود دارد. مقاومتی که می توان میزان آن را با تعداد زنانی که در طول این سی سال تذکر حجاب گرفته اند، دستگیر شده اند، برایشان پرونده قضایی تشکیل شده، به خاطر عدم رعایت حجاب در محیط کار و دانشگاه با مانع مواجه شده اند، از یکسو و تغییر الگوی پوشش و عقب رفتن روز به روز مرزهای حجاب از سوی دیگر نشان داد. اگر تنها به این نکته توجه کنیم تنها جرمی که هرسال، بدون استتثنا برای مقابله با آن طرح ضربتی تهیه و تدارک شده است، نه قاچاق مواد مخدر، شرارت و راهزنی، ولگردی و تکدی گری، رشوه خواری و فساد اداری، بلکه به قول مسئولان "بدحجابی" بوده است، میزان نقض این قانون توسط شهروندان مخاطب آن، یعنی زنان را درخواهیم یافت. از این زاویه، بی تردید مساله حجاب مساله ای فراگیر و عمومی، حداقل برای زن طبقه متوسط شهری در تمام این سالها بوده است؛ بی آن که راه حلی از دل جنبش زنان برای آن بیرون آمده باشد.

اما نگاه به مساله حجاب از زاویه ایدئولوژیک نمی تواند به ما جوابی چنین سرراست بدهد زیرا طبیعی است که ابتدا باید مشخص کرد از کدام نظرگاه ایدئولوژیک و حتی سیاسی به مساله حجاب نگاه می کنیم؟ چه کسی دارد این تحلیل را انجام می دهد؟ با چه خاستگاه و پیشینه ای و حتی در چه زمانی به




    English    فیس بوک     تماس با ما    درباره ما    اخبار    بخش های پیشین سایت    5 شهریور: سالگرد اعلان عمومی کمپین یک میلیون امضاء    8 مارس : روز جهانی زن    22 خرداد : روز همبستگی زنان ایران    ائتلاف علیه لایحه حمایت از خانواده    دانشگاه و زنان    دردسر جنسیت    زنان زندانی    مهمان مدرسه    همگرایی جنبش زنان در انتخابات    چالش ما(ه)    روزنامه دیواری    مبصر کلاس    مشق هفته    ویدئو - گزارش ها    کافه مونث    کتاب های اینترنتی مدرسه    کلوپ نسوان