صفحه اصلی   

        کلوپ نسوان   

        کافه مونث   

        مشق هفته   

        روزنامه دیواری   

        کتابهای اینترنتی مدرسه    

        صفحه فیس بوک مدرسه   

        کانال یوتیوپ مدرسه   

        همگرایی جنبش زنان در انتخابات   

        لایحه ضد خانواده   

        کمپین یک میلیون امضا   

        8 مارس    

        22 خرداد    

        مبصر کلاس   

        دردسر جنسیت   

        چالش ماه   

        اخبار   

        English    

  اینترنت مدرسه فمینیستی

 

      بخش های پیشین سایت....     ائتلاف علیه لایحه حمایت از خانواده....  
 

گپی با مسافران مترو اندر حکایت لایحه

سعیده اسلامی-22 شهریور 1387

مدرسه فمینیستی: ساعت 2 بعد از ظهر است، منتظر مترو هستم. خانمی کنار دستم ایستاده، با دو بچه و کلی وسایل. خواستم از فرصت استفاده کنم، یکی از کارتها و بروشورهای لایحه­ی حمایت از خانواده را درآوردم و به سمتش رفتم. همین که من را با آن کاغذها دید گفت که «شما همان نیستید که پارسال همین جا از من امضاء گرفتید؟» چقدر خوشحال شدم. احساس غرور می­کردم از این که کمپین به این شکل گسترش یافته و این مساله همگانی شدن کمپین و آشنایی افراد با قوانین تبعیض آمیز را بیشتر نشان می­داد.

نمی­دانم آیا آن کسی که بار اول به آن فرد مراجعه کرده بود من بودم یا یکی از کنشگران دیگر کمپین، اما در هر صورت مجبور بودم با تأسف کامل به او بگویم که برای موضوع دیگری به سراغش آمده ام، برای لایحه­ی تاسف بار حمایت از تعدد زوجات1 نمی دانستم این موضوع را چگونه با او مطرح کنم تا دچار تناقض فکری نشود. کمپین از دوسال پیش با خواسته هایی آغاز به کار کرده که یکی از این خواسته ها «لغو قانون چند همسری» است. و حال چگونه باید توضیح می دادم که راه تعدد زوجات در لایحه جدید هموار شده است.

درد آشنا بود. می­گفت «خواهرم طلاق گرفته کاش می­شد یکی از اینها رو ببرم براش تا امضاء کنه ...» خواهر او بر اثر شب گردی و خانه نیامدنهای شوهرش بعد از کلی کتک و هتک حرمت توانسته بود طلاق بگیرد. می­گفت شوهرش هر هفته یکی را صیغه می کرد. خانمی که آن طرف به حرفهای ما گوش می داد وارد بحث شد و گفت من خودم فرزند دوم زن اول پدرم هستم. مادرم طلاق گرفت و ما را مادر بزرگمان بزرگ کرد.

دوست داشتم به سمت تمام آدمهایی که در مترو بودند بروم و نظرشان را بپرسم. احساس می­کردم باید به همه آنها «لایحه­ی حمایت از خانواده » را توضیح بدهم. حس می کردم تمام افرادی که با قانون مشکل دارند در آن روز در مترو جمع شده اند. بعد از مراجعه به تعدادی از آنها متوجه شدم، حدسم درست است. هیچ کدام، نه تنها از لایحه­ی حمایت از خانواده دفاع نکردند، بلکه آن را نوعی توهین به حد و حدود انسانها به حساب می­آوردند:

عروس جوانی که بعد از شنیدن خبر ازدواج مجدد شوهرش به قصد خودکشی ازقرص استفاده کرده بود ... خانمی که همسرش در قبال ازدواج مجدد به او پیشنهاد آپارتمان داده بود و او به جای آپارتمان دو فرزند دختر خود را خواسته بود که اکنون با خیاطی روزگار خود و دو دخترش را می­گذراند. خانم دیگری که وقتی نظرش را پرسیدم جواب داد اگه شوهرم در حین زندگی با من از این حق قانونی اش استفاده کند هم شوهرش را هم زن دیگرش را می کشد، یا مورد دیگری که می می گفت مردها مقصر نیستند مقصر قانون است که به زور به مردان می گوید زن و بچه تان را ول کنید به امان خدا!

با دقت در نظرات افراد می­توان فهمید که طرح این لایحه نه تنها کمک و حمایتی از خانواده نمی­کند بلکه در جهت فروپاشی نهاد خانواده پیش می­رود. طرح این موضوعات و نارضایتی ها نه تنها از طرف زنان که حتی صدای اعتراض مردان را نیز بلند کرده است. آنها نه تنها از وضع و وجود چنین قوانین نابرابری حمایت نمی کنند بلکه متأسف از این هستند که چرا قانون به مردان به دیده توهین می نگرد. اکثر آنها با اعتراض بیان می کردند که این قانون می خواهد به ما بگوید که لیاقت زندگی در کنار خانواده و فرزندان مان را نداریم و هر از گاهی باید با هوسرانی که امکان آن فراهم گردیده به سوی خ




    English    فیس بوک     تماس با ما    درباره ما    اخبار    بخش های پیشین سایت    5 شهریور: سالگرد اعلان عمومی کمپین یک میلیون امضاء    8 مارس : روز جهانی زن    22 خرداد : روز همبستگی زنان ایران    ائتلاف علیه لایحه حمایت از خانواده    دانشگاه و زنان    دردسر جنسیت    زنان زندانی    مهمان مدرسه    همگرایی جنبش زنان در انتخابات    چالش ما(ه)    روزنامه دیواری    مبصر کلاس    مشق هفته    ویدئو - گزارش ها    کافه مونث    کتاب های اینترنتی مدرسه    کلوپ نسوان