صفحه اصلی   

        کلوپ نسوان   

        کافه مونث   

        مشق هفته   

        روزنامه دیواری   

        کتابهای اینترنتی مدرسه    

        صفحه فیس بوک مدرسه   

        کانال یوتیوپ مدرسه   

        همگرایی جنبش زنان در انتخابات   

        لایحه ضد خانواده   

        کمپین یک میلیون امضا   

        8 مارس    

        22 خرداد    

        مبصر کلاس   

        دردسر جنسیت   

        چالش ماه   

        اخبار   

        English    

  اینترنت مدرسه فمینیستی

 

      بخش های پیشین سایت....     مهمان مدرسه....  
 

در گفت و گو با علي ميرسپاسي مطرح شد: مدرنيته فرانسوي يا انگليسي / روزنامه اعتماد

1 اسفند 1386

گروه سياسي، پروين بختيارنژاد؛ سفر اخير دکتر علي ميرسپاسي به ايران با اظهارات او در نقد روشنگري يا به قول خود او در نقد مدرنيته فرانسوي توام شد. دکتر ميرسپاسي استاد جامعه شناسي در ايالت نيويورک امريکا در نقد غلبه روايت فرانسوي از مدرنيته بر ايرانيان مي گويد؛ «اين غلبه موجب بي توجهي به روايت هاي ديگر از مدرنيته شده است.»او به هنگام نقد مدرنيته فرانسوي مي گويد؛ «مدرنيته رهاورد فيلسوفان غرب نيست، چرا که اگر چنين بود بايد اولين تراوشات تجدد در غرب از کشور آلمان، مهد فلاسفه اروپايي آغاز شود نه کشور انقلاب کرده فرانسه.» حقيقت، خشونت و روشنگري عنواني است که خود او براي گفت وگو انتخاب مي کند زيرا معتقد است حقيقت و خشونت دو عنواني است که بايد درباره آن روشنگري شود.به اين ترتيب اين گفت وگو در رابطه با مدل هاي متفاوت مدرنيته در غرب است که آن را مي خوانيد.

-گفت وگو را از اينجا آغاز مي کنم آيا استقبال ايرانيان از مدرنيته فرانسوي، به دليل همسان بودن شرايط و ويژگي هايي است که هم در فرانسه بوده و هم در حال حاضر در ايران وجود دارد؟ سنت در فرانسه قوي و پرخاشگر بوده و استقامت و مقاومت زيادي را از خود نشان داده ولي در انگلستان به اين صورت نبوده، انعطاف سنت در انگلستان به مراتب بيشتر از فرانسه بوده. از طرف ديگر گرايش نخبگان به روشنگري و عقلانيت و خردورزي پروسه يي است که در ايران طي شده. جامعه ما با عبور از نگاه هاي غيرعقلاني به خردگرايي و عقلانيت رسيده و براي رسيدن به اين نقطه هزينه سنگيني پرداخته. شما چه نظري داريد؟

در صحبت هاي شما نکاتي وجود دارد که خيلي موافق شما نيستم . زماني که مدل روشنگري فرانسوي در ايران به شکل انحصاري پذيرفته شد و حتي شما مي گوييد شرايط ايران و فرانسه از جهاتي مشابه است گفتيد در فرانسه و در ايران سنت خيلي قوي است و تاريخ طولاني داشته و تحول پيدا نکرده، من مخالف ايده شما هستم. اتفاقاً برخلاف نظر شما سنت ها در انگليس نيز قوي است، پابرجا بوده و هستند و از قضا فرانسه کشوري است که از نظر فکري و اجتماعي در مدت کوتاه تري تحول پيدا کرده. شما مثلاً اين را در هنر فرانسوي هم مي توانيد ببينيد، اين را در تفکر فرانسوي هم مي بينيد. چون اگر دقت کنيد نهادهاي سياسي در فرانسه دچار تغييرات بزرگي شدند. به عنوان مثال فرانسه بنيانگذار جمهوريت در دنيا شد، در صورتي که پروژه روشنگري و مدرنيته در انگليس که تحول مهمي هم بوده و ضمناً بسياري از نهادهاي سنتي جامعه انگليس هم حفظ کرد. من نمي دانم شما به چه دليلي يا ما به چه دليلي فکر مي کنيم که انگليس جامعه يي است که قدرت سنت در آن کم است. به نظر من برعکس است و اتفاقاً سنت در فرانسه شکننده تر بوده و هست.

- در دوره روشنگري هم به همين ترتيب بوده يعني شکننده بوده؟ مقاومت در مقابل امر مدرن در فرانسه خشن تر بوده يا در انگليس؟

ما وقتي صحبت از سنت مي کنيم، دو مساله را نبايد با همه يکي کنيم. يکي سنت به معني نهاد است. جوامعي هستند که عمدتاً مي گوييم از نظر فکري و فرهنگي اهميت بيشتر به سنت ها نشان مي دهند. مثلاً سنت در کشوري مي تواند سنت معماري باشد. وقتي به شهرهاي مختلف انگليس سفر مي کنيم، معماري بسيار قديمي را خواهيم ديد. تلاش بزرگي که در انگليس وجود دارد اين است که معماري انگليس حفظ شود و مي گوييم سنت معماري براي شان مهم است.




    English    فیس بوک     تماس با ما    درباره ما    اخبار    بخش های پیشین سایت    5 شهریور: سالگرد اعلان عمومی کمپین یک میلیون امضاء    8 مارس : روز جهانی زن    22 خرداد : روز همبستگی زنان ایران    ائتلاف علیه لایحه حمایت از خانواده    دانشگاه و زنان    دردسر جنسیت    زنان زندانی    مهمان مدرسه    همگرایی جنبش زنان در انتخابات    چالش ما(ه)    روزنامه دیواری    مبصر کلاس    مشق هفته    ویدئو - گزارش ها    کافه مونث    کتاب های اینترنتی مدرسه    کلوپ نسوان