در همین بخش
|
بخش های پیشین سایت.... مهمان مدرسه.... | ||||||||||||||||||||||
از محال و ممنوعه تا جنبش اصلاح قوانین در ایران/سوسن طهماسبي 6 آذر 1387![]() | |||||||||||||||||||||||
<:voir_en_ligne:> : تغيير براي برابري تغيير براي برابري: روز ۲۸ بهمن ۱۳۸۶ گزارشي در مورد مردي ساكن استان سيستان و بلوچستان منتشر شد كه به خاطر شک به دختر چهارده سالهاش او را سنگسار و به قتل رسانده است. در این اقدام خشن، دوست او همکاری اش کرده بود. پدر دختر با اين شيوه خشونت آمیز قصد آن داشت که "آبروی" بر باد رفته خود و خانوادهاش را برگرداند. مادر دختر اما در اقدامی بسیار شجاعانه، پليس را در جريان اين ماجرا گذاشت. اين دو مرد زندانی شدند اما بعيد است که قانون در قبال آنان سختگير عمل کند. در واقع، قانون با تخفیفی که برای مجازات پدران قاتل در این نوع قتلهای ناموسی قائل می شود به نوعی تسهیل گر و مشوق این نوع اعمال خشن است. با مروری برصفحات حوادث روزنامه ها، می توان نمونه هایی از این نوع قتل ها فراوان یافت. بنا به آمار گزارش توسعه انسانی جمهوری اسلامی ايران، استان سيستان و بلوچستان پايينترين رتبه شاخصهای توسعه انسانی را در بين كليه استان هاي ايران دارد. به يقين اين رتبهپايين در کنار سنتهای پدرسالارانه و باورهای فرهنگیای که مشوق خشونت عليه زنان است، تأثيری نامتناسب و منفی بر زندگی زنان و دختران دارد. نیاز به تغییر قانون در سرزمین سخت اولين باری که به استان سيستان و بلوچستان سفر کردم، سال ۱۳۷۹ بود. در آن سفر، با زنانی ملاقات کردم که در «انجمن فرهنگی بانوان سيستان و بلوچستان» فعاليت میکردند. اين انجمن، يک خيريه محلی است كه در آن زمان چند سالی از فعالیت اش را در شهر زاهدان پشت سر گذاشته بود. زنانی که به صورت داوطلبانه با اين خيريه همكاري میکردند، برای تامین هزينه هاي انجمن از سرمایه شخصي خود و یا كمك هاي مردم شهرشان بهره می بردند. مدتی بعد، آنها توانستند حمايت مالی محدودی را از طریق دفتر امور زنان و جوانان استانداري، برای انجمنشان جذب کنند. اين زنان به خاطر انجام وظيفه دينی و شهروندی و تعهد به بهبود وضعيت زنان در جامعه به اين فعاليت مي پرداختند. به ادعای آنها، وضعيت زنان به دلايل متعددی در استان آنها ناگوار است از جمله به دليل فقر، سطح پايين تحصيلات و عقايد فرهنگی و سنتي تبعيضآميزی که باعٍث ترویج رفتار خشونتآميز با زنان می شد. به گفته فعالان این انجمن؛ زنانِی که این خیریه به آنها خدمات رساني مي كند، با معضلات متعددی مواجه هستند از جمله ميزان بالای خشونت خانگی، سطح پايين تحصيلات در استان و به ويژه در ميان زنان، و ميزان بالای ابتلا به اچآیوی/ايدز، که تا حدودي ناشی از نرخ بالای چندهمسری در اين استان است. از جمله مشکلات ديگر، ازدواجهای ثبت نشده و معضلات ناشی از آن است که به خاطر قوانین مانع از دریافت شناسنامه و کارت ملی براي فرزندان حاصل از اين ازدواجها می شود؛ همچنين طلاق آسان زنان از سوی مردان که عمدتاً مايهی شرمساری و سرشکستگی زن و خانوادهاش می شود—نوعی دیگر از خشونتی فرهنگی و ساختاری است که زنان آن را در زندگی روزمره خود لمس می کنند. اين انجمن به زنان مشاوره و خدمات حقوقی نیز میداد كه با توجه به خيريه اي بودن سازمان ، این نوع اقدامات در آن زمان برای آن کمی نامتعارف بود. به خاطر دارم که دربارهی اين موضوع با وکيلی که با اين سازمان همکاری داشت، گفتگو كردم. او از سرخوردگیهای ناشی از مشکلات پيش روی زنان سخن میگفت، اما توضيح |
|||||||||||||||||||||||