در همین بخش
|
بخش های پیشین سایت.... مهمان مدرسه.... | ||||||||||||||||||||||
لیبرالیسم، محصول جانبی دموكراتیسم / مصاحبه با محمدرضا نیکفر روزبه كریمی-2 دی 1387![]() | |||||||||||||||||||||||
<:voir_en_ligne:> : روزنامه کارگزاران در كنار دیگر روشنفكران و چهرههایی كه در این ویژهنامه درباره لیبرالیسم و نسبت آن مسائل جامعه ایران قلم زدهاند، محمدرضا نیكفر، روشنفكر ایرانی مقیم آلمان، نیز در پاسخ به پرسشی در این زمینه، پاسخی را قلمی كردند. نیكفر پیشتر در مقالاتی كه اینجا و آنجا از او منتشر شده است، به واكاوی بنبستهای پیشروی دموكراتیزاسیون در ایران پرداخته است و برخلاف بسیاری كه از برخوردی صریح و روشن با این مسائل و مشاركت در ارائه راهحل برای آنها تن میزنند، نظراتش را در صورتبندیهایی دقیق و تاملبرانگیز پیشنهاده است. در اینحا نیز نیكفر، این موضوع را از دریچه جایگاه لیبرالیسم در ایران بررسی كرده است. پرسش ما و پاسخ نیكفر را با هم میخوانیم: – آیا گفتار و كنش لیبرالیستی، همچون یك پروژه سیاسی و اجتماعی، میتواند بهتمامی گشایشی برای بنبستهای جامعه ما باشد. دستكم آیا برخی یا یكی از مولفههای این پروژه سیاسی و اجتماعی دوای درد اصلی ما هست؛ منجمله تاكید بر آزادیهای دموكراتیك چون آزادی بیان یا عقیده و وجدان یا مثلا پافشاری بر حق بر مالكیت خصوصی؟ – پرسیده شده است كه: «آیا گفتار و كنش لیبرالیستی، همچون یك پروژه سیاسی و اجتماعی، میتواند بهتمامی گشایشی برای بنبستهای جامعه ما باشد؟» پاسخ این است كه هیچ پروژهای نمیتواند «بهتمامی» گشایش ایجاد كند. اگر كسی به پرسش بالا پاسخ دهد «آری»، لیبرالیسم را نفهمیده است. لیبرال كسی است كه بگوید دوای واحدی برای همه دردها وجود ندارد، از جمله دوایی به نام «لیبرالیسم». پس لیبرال پیگیر كسی است كه با لیبرالیسم تمامیتخواه هم مشكل دارد. یكی از جلوههای لیبرالیسم تمامیتخواه آن جریانی است كه نئولیبرالیسم میخوانندش. نئولیبرالیست كسی است كه دركی توتالیتر از مالكیت خصوصی دارد و ایدهآلش را در آن میبیند كه در همه عرصههای زندگی اجتماعی، منطق بازار فرمانروایی تام یابد. نولیبرالها برخلاف كهنهلیبرالها غم آزادی عقیده و بیان را نمیخورند. اصلا مسئلهشان این چیزها نیست و فكر میكنند كه اصل این است كه آزادی مالكیت تامین شود. وقتی از آزادی مالكیت سخن میرود، منظور سرمایه كلان است. نئولیبرال كسی است كه اصل و غایت پروژه او آزادی مالكیت بزرگ باشد. از دید او چنین پروژهای گشایشی است برای «تمام» بنبستهای اجتماعی. لیبرال معمولا به كسی میگویند كه معتقد است دخالت دولت در امور جامعه بایستی محدود باشد. خواست اصیل او آن نیست كه دولت به جامعه آزادی دهد، چون جامعه از نظر او در اصل آزاد هست. لیبرال، در متن تفكر سیاسی غرب، جامعه را قلمروی آزادی در نظر میگیرد. جامعه آزاد است، چون آحاد آن آزاد هستند. انسان، آزاد به دنیا میآید. آزادی، حق طبیعی اوست. لیبرالیسم، زاده روشنگری است و روشنگری، اندیشیدن با مغز خود است. كنش كانون ذهن، با خودانگیختگی مشخص میشود. ذات خرد، آزادی است. بنابر آموزه روشنگری، به لحاظ عقلانی، تنها عقل محق است آزادی را محدود كند. این، محدود كردن آزادی توسط آزادی است. بر پایه این منطق، دولت، به عنوان نیروی محدودكننده آزادی، بایستی مظهر عقلانیت باشد. لویاتان هابسی، آن نهادی كه انسانها سلاحهایشان را به وی تحویل میدهند و روا میدارند كه او با خشونت مانع جنگ داخل |
|||||||||||||||||||||||