در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
زنان کارگر و همگرایی جنبش زنان پری سکوتی-4 خرداد 1388![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: از فحوای بیانیه و مدعیات گفتاری و قلمی اعضای همگرایی جنبش زنان این مخرج مشترک نتیجه می شود که جنبش همگرایان زن، علیرغم گوناوندی مکاتب و مشی های سیاسی اعضای تشکیل دهنده اش، در کلیت خود، جنبشی مطالبه محور است. این معنا را می توان در بیانیه همگرایان به وضوح دریافت کرد. اگر چه ترکیب امضا گذاران پای بیانیه رنگین کمانی است از حضور شخصیت ها، نامها، و نحله ها. لهذا وزن و حضور نیروهای زبده ی جریان های تاثیرگذار جنبش زنان (اعضای موسس کمپین یک میلیون امضاء و کمپین قانون بی سنگسار، کانون زنان نواندیش ایران، و...) در این همگرایی، از دیگر طیف ها شاخص تر می نماید. مطالبه محور بودن، پیش از هر کلام و نقدی، این معنا را در فرهنگ عمومی روشنفکران ایران افاده می کند که جنبش همگرایان، در ماهیت و فعلیت، کنشی مدنی ـ غیر سیاسی ـ است لذا می تواند با مشروعیت قابل فهمی، از تنگنای طبقه متوسط و امراض مزمن خرده بورژوازی عبور کند و به عرصه های صنفی و حقوق سندیکایی زنان شاغل بپیوندد. چفت و بست با جهان مزدبگیران، و باورپذیر کردن این رابطه ی حساس حیاتی، سویه های متفاوت پیکار سنگر به سنگر را به همگرایی خواهد افزود، سپس از مفصل بندی تازه در روابط همگرایی می توان بهره مند شد و از برخورد انفعالی در مقابل انواع بیماریها منجمله اپیدمی «نگاه به بیرون»، که بر ائتلاف قبلی (یک میلیون امضا) مسلط شده بود، پرهیز کرد. برداشت واقعگرای اعضای همگرایی از مضمون فعلیت فکری و پراتیک اجتماعی این حرکت نوین ائتلافی، طبیعتاَ میدان عمل و رفتار کنشگرانه این ائتلاف را با دیگر ائتلاف های مشابه (که صرفا در میدان تنگ «حقوق خانواده» و در قشرهای بالادستی خرده بورژوازی کشور عمل می کردند)، متفاوت می کند و در سویه های مختلف، تشخّص می بخشد. لذاست که میدان عمل جنبش همگرایان برای کسب مطالبات، متوسع تر. شاهد و دلیل این تفاوت، خواسته های مصوب و منعکس در «جزوه تشریحی» همگرایی است. در جزوه تشریحی، از میان مطالبات کثیر مطرح شده ی زنان طبقه متوسط، ایضاَ چند اصل مهم در باره مطالبات زنان کارگر شاغل (مزد و حقوق بگیران) نیز نگاشته شده، با این وجود، «سازوکاری» برای جذب و همکاری زنان کارگر و شاغلین بخش خصوصی و سایر اقشار مزد و حقوق بگیر، در همگرایی پیش بینی نشده است یا اگر شده، در متن های منتشر شده، نیامده. این ابهام ـ ایضاَ ضعف تاریخی ـ در پراتیک اجتماعی همگرایان، در ائتلاف های قبلی (منجمله در کمپین یک میلیون امضا،) هم وجود داشت. موضوعیت این تنگدستی و ضعف انکارناشدنی در ائتلاف کمپین یک میلیون امضا با این شعار که تغییر «قانون خانواده» به نفع همه اقشار زنان خواهد بود توجیه و انکار می شد. ولی اکنون که اکثر قریب به اتفاق رهبران اصلی کمپین یک میلیون امضاء در جنبش همگرایی هستند و اعضای موسس کمپین قانون بی سنگسار و «کانون زنان نواندیش ایران» هم حضور دارند پس امکانی به وجود آمده که طشت رسوایی |
|||||||||||||||||||||||