در همین بخش
|
اخبار.... | ||||||||||||||||||||||
سالانه ۶۰۰۰ دختر از خانه فرار میکنند که ۷۵درصد از این دختران فراری وارد چرخه زندگی خیابانی میشوند 17 دی 1388![]() | |||||||||||||||||||||||
جهان: روزی که خبرها از گزارش محرمانه معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش واظهار نظرمدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی مبنی بر کاهش سن دختران فراری به ۹ سال و بحرانی شدن این وضع حکایت کرد، خیلیها علاقهای به گسترده شدن این بحث نشان ندادند، به طوری که بیدرنگ آمارهایی در جامعه منتشر شد که نشانی از وخامت اوضاع نداشت. هر چه بود اینک آمارهای نهچندان دقیق و کامل داخلی نشان میدهد میانگین سنی ۱۲ تا ۱۶سال برای آنانی که دست به فرار میزنند آماری پذیرفتنی است؛ هر چند به گفته اسدبیگی بسیارندکودکان ۹ ساله که در جمع فراریها شناسایی میشوند. این که چرا در ایران کم سن و سالها جسارت فرار از خانه پیدا کردهاند از نگاه این روانشناس قابل ژرفنگری است. اسدبیگی میگوید در نوجوانی یعنی بین ۱۰ تا ۱۸ سالگی بچهها خصوصیاتی دارند که نه میشود آنان را کودکی حرف گوشکن دانست و نه میشود به عنوان یک آدم بزرگ به آنها اعتماد کرد. در این سن بچهها کودک گوشبهفرمان نیستند، در حالی که دچار هیجانات و هرج و مرج روحی نیز شدهاند. آنها در این سن به سمت مخالفت با خانواده و در افتادن با ارزشها و هنجارها کشیده میشوند، در حالی که ذهنشان پر از پرسشهایی است که پاسخشان را نیز بخوبی نمیدانند. در واقع این بحرانهای روحی و برخوردهای غیرعقلانی خانوادهها و مشکلات متعدد و روز افزون جامعه است که در این شرایط پدیده فرار را شکل میدهد، چرا که در این محدوده سنی، نوجوان به جای حل مساله و مشورت راهی آسان را که فرار از مشکل نام دارد و گاه برگشتپذیر نیست، انتخاب میکند. اماناصر نجاران رئیس پلیس امنیت خراسان رضوی علل دیگری رادر رابطه با کاهش سن دختران فراری اظهارمی کند: با بررسیهای انجام شده، عدم نظارت خانواده نسبت به روابط دختران با دیگران، نماهنگهای نامتعارف بر روی موبایل، چت کردن و ارتباطات اینترنتی و زیادهطلبی اقتصادی و تجملات از مهمترین دلایل کاهش سن فرار دختران از خانه است.وی با اشاره به اینکه ۶۴ درصد دختران فراری را دانشآموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان تشکیل میدهند مراقبت خانودهها در مقاطع تحصیلی و حمایتهای اجتماعی را مهمترین راهکار برای مقابله با این پدیده می داند. خانم دکتر راهب نیز که در زمینه دختران فراری مطالعات زیادی داشته است وگذشته از تحصیلات آکادمیک، تجربه مددکاری در مرکز امیدوار، سرپرستی مرکز ارشاد و سرپرستی مرکز مداخله در بحرانهای اجتماعی را هم بر عهده دارد معتقد است : در بسیاری از موارد تهاجم فرهنگی عامل فرار است. تهاجم فرهنگی که فقط از غرب به شرق نیست. همین تلویزیون که تصویرش در یک روستا پخش میشود، دخترکان روستایی را به این فکر میاندازد که حالا چه خبر است در تهران! باید بلند شوم و بروم تهران! و واقعا این اتفاق میافتد و بچهها خیلی آسیب میبینند. وی ادامه می دهد: من سال قبل روی دختران بچه ۱۱ ساله یکی از مناطق روستایی اطراف تهران کار میکردم. کسانی که برای تفریح و برای اسکی آنجا میروند، زیاد هستند. این آدمها لباس پوشیدنشان، روابط بینشان و … روی دختر روستایی تاثیرگذار است؛ یعنی بدون زمینهسازی فرهنگی آن دختر فقط دارد آن زرق و برق را میبیند و در کنارش، محدودیت خانواده را. دکتر سید حسن ع |
|||||||||||||||||||||||