صفحه اصلی   

        کلوپ نسوان   

        کافه مونث   

        مشق هفته   

        روزنامه دیواری   

        کتابهای اینترنتی مدرسه    

        صفحه فیس بوک مدرسه   

        کانال یوتیوپ مدرسه   

        همگرایی جنبش زنان در انتخابات   

        لایحه ضد خانواده   

        کمپین یک میلیون امضا   

        8 مارس    

        22 خرداد    

        مبصر کلاس   

        دردسر جنسیت   

        چالش ماه   

        اخبار   

        English    

  اینترنت مدرسه فمینیستی

 

      کلوپ نسوان....  
 

بنیادگرایی و خشونت علیه زنان (بخش دوم)

کاساندرا بالچین / ترجمه: فرانک فرید -26 اسفند 1388

مدرسه فمینیستی: این مطلب یکی از مجموعه مقالات پژوهشي انجمن حقوق درحال گسترش زنان، اَوید1 است كه دست اندركاران اين انجمن به تحقيق و انتشار آن همت گماشته اند. کار پژوهش در اوایل سال 2007 آغاز شده است و توانسته تیمی از برجسته ترین افراد را گرد هم آورد.

این پژوهش براساس نظرات بیش از 1600 تن از فعالین حقوق زنان در بيش از 160 كشور جهان، و مصاحبه با 51 تن از کارشناسان امر فراهم آمده است. رده های سنی این فعالان از زیر 16 تا بالای 65 سال را شامل مي شود که بر روی موضوعات متنوع و در مناطق مختلف و متأثر از عملکرد بنیادگرایان از مذاهب گوناگون اظهار نظر کرده اند. آنها در سطوح محلی، ملی، منطقه ای یا بین المللی و در حوزه گسترده­ای از سازمانهای گوناگون، نظير سازمان های غیردولتی، نهادهای اجتماعی و ارگانهای دولتی یا مذهبی، و مؤسسات آموزشی کار یا فعالیت مي کنند. در این پژوهش به برداشت مشترک این فعالین از بنیادگرایی مذهبی از جمله استراتژی های مشترک، فعالیتهای مشابه آنان و تأثيرات بنیادگرایی تكيه شده است.

بخش نخست این تحقیق پیشتر با عنوان «بنیادگرایی و حقوق زنان» در سایت مدرسه فمینیستی منتشر شده است و بخش دوم این تحقیق را می توانید در زیر مطالعه فرمایید.

خشونت عليه زنان

همواره كنشگران حقوق زنان، افزايش خشونت عليه زنان را به عنوان پيامد منفي بنيادگرايي يادآور مي‌شوند و به ويژه آن را از عواقب تضييق حقوق زنان در خانواده و ناشي از ايجاد محدوديت‌هاي عمومي براي آنان مي‌دانند.

در زير چتر بنيادگرايي مذهبي، اكنون در الجزيره و بخش‌هاي معيني از جامعه‌ي فرانسه، زناني كه از چهارچوب‌هاي مشخص اجتماعي پا فراتر بگذارند، در معرض حمله و مزاحمت بوده و مورد سوءاستفاده‌هاي جسمي و آزار روحي قرار مي‌گيرند و از برخي امتيازات اجتماعي محروم مي‌مانند. تخطي زنان مي‌تواند شامل بيرون ماندن از خانه پس از تاريك شدن هوا يا شركت در مسابقات ورزشي باشد. (پاسخگوي تحقيق، آمريكا)

بسیاری از كنشگران، نابرابري‌هاي قانوني و ساختاری را موجبات لطمه به حق انتخاب زنان و امنیت آنان بر مي‌شمارند. براي مثال بنيادگرايان مسيحي در زيمباووه، در بسياري موارد عامل اصلیِ محدود كردن حق طلاق و ممانعت از ايجاد اصلاحات براي رفاه زنان هستند، كه در نتيجه‌ي آن، عرصه براي زنان در ترك روابط خشونت‌آميز كاملن تنگ مي‌شود. طبق نظر فعالين حقوق زنان، بنيادگرايي مذهبي معمولن حمايت رسمي از زنان را تهديدي براي موقعيت مردان مي‌دانند. بعنوان نمونه، يكي از اعضاي مجلس زيمباووه در مخالفت با قوانيني كه خشونت خانگي عليه زنان را جرم تلقي مي‌كرد، گفت: "من اينجا به عنوان نماينده‌ي خداوند قادر ايستاده‌ام. زنان با مردان برابر نيستند، اين لايحه خطرناك است و با تصويب آن، حقوق، امتيازات و موقعيت مردان در زيمباووه از دست رفته است." (پاسخگوي تحقيق، اوگاندازيمباووه)

من در مورد خشونت در روابط زناشويي، آموزش و مشاوره مي‌دهم. بنيادگرايي مذهبي مي‌آموزد كه زنان متعلق به خانه هستند و بايد تسليم اراده‌ي شوهر خود باشند. در نتيجه، زنان مسيحي افراطي، تمايلي به ترك شريكِ خشن زندگي خود ندارند. خيلي‌ها بر اين باورند كه آن‌ها بايد بين ايمان و امنيت خود يكي را انتخاب كنند. (پاسخگوي تحقيق، آمريكا)

در ايالت پنجاب پاكستان، يك




    English    فیس بوک     تماس با ما    درباره ما    اخبار    بخش های پیشین سایت    روزنامه دیواری    مبصر کلاس    مشق هفته    ویدئو - گزارش ها    کافه مونث    کتاب های اینترنتی مدرسه    کلوپ نسوان