صفحه اصلی   

        کلوپ نسوان   

        کافه مونث   

        مشق هفته   

        روزنامه دیواری   

        کتابهای اینترنتی مدرسه    

        صفحه فیس بوک مدرسه   

        کانال یوتیوپ مدرسه   

        همگرایی جنبش زنان در انتخابات   

        لایحه ضد خانواده   

        کمپین یک میلیون امضا   

        8 مارس    

        22 خرداد    

        مبصر کلاس   

        دردسر جنسیت   

        چالش ماه   

        اخبار   

        English    

  اینترنت مدرسه فمینیستی

 

      اخبار....  
 

گفت‌وگو با انوشه انصاری به بهانه‌ی گردهمایی زنان فارسی‌زبان

10 تیر 1389

رادیو زمانه (شهزاده سمرقندی): گردهمایی دو روزه‏ی زنان فارسی‏زبان فعال در زمینه‏ی توانمند‏سازی زنان، روز شنبه ۲۶ ژوئن به ‏پایان رسید.

این گردهمایی با همت سازمان تازه‏تاسیس «شبکه‏ی زنان فارسی‏زبان» و حمایت بانک جهانی در دانشگاه نیرود هلند برگزار شد.
روز اول این گردهمایی، به معرفی کارها و تجربه‏های انوشه انصاری و همچنین رونمایی از کتاب خاطرات او به نام «رویای من از ستاره‏ها» اختصاص داشت. انوشه انصاری اولین زن ایرانی است که به فضا سفر کرده است.
موضوع‏ محوری این گردهمایی، توانمندسازی اقتصادی زنان و نقش رسانه‏ها در این زمینه بود. علاوه بر این، تبادل تجربه‏های زنان مسلمان و مشکلات و راه‏حل‏های آن نیز از دیگر موضوعاتی بودند که عمدتاً به‏صورت پرسش و پاسخ ارائه می‏شدند.

شبکه‏ی زنان فارسی‏زبان یکی از اهداف خود را نزدیک‏ کردن زنان کشورهای ایران‏، افغانستان و تاجیکستان به همدیگر تعریف کرده است.

این گردهمایی فرصتی پیش آورد تا با تعدادی از زنان فعال فارسی‏‌زبان و هم‌چنین فعالان اقتصادی و حقوقی غیر فارسی‏زبان از نزدیک آشنا شوم؛ زنانی که در شهرت خود غرق نشده‏اند و به‏فکر یاری و دستگیری زنان هم‏زبان خود هستند. یکی از آنها انوشه انصاری، نخستین زن ایرانی است که فرصت پرواز به فضا را داشته است. او زنی خاکی و فروتن است.
شما در زمانی خیلی کوتاه به شهرت جهانی رسیدید و همین، مسئولیت بزرگی را به‏ دوش‌تان گذاشته است. انگار همه از شما انتظار دیگری دارند و منتظر حرکت‏های خبرساز از سوی شما هستند. نظر خودتان چیست؟

راستش من انتظارش را نداشتم. یعنی زمانی که برای سفر به فضا اقدام کردم، اصلاً فکر نکردم با این کار مشهور می‏شوم. وقتی این اتفاق افتاد، برایم غیرمنتظره بود و آمادگی آن را نداشتم. من بیش‌تر ترجیح می‏دهم با خانواده و چند تن از دوستان‏ صمیمی‏ام باشم. به‌همین خاطر این که همه می‏خواستند در مورد زندگی‏ام بدانند، برایم تحول بزرگی بود. نوشتن کتاب خاطرات هم برایم سخت بود. برای این‏که فکر می‏کردم اگر آن را بنویسم هرکسی مرا توی خیابان ببیند، همه‏‌چیز را در مورد من می‏داند. به همین دلیل باید خودم را از نظر فکری توجیه می‏کردم.

از سوی دیگر وقتی می‏دیدم که زنان، دختران جوان و نوجوان ایرانی و غیر ایرانی از این که فردی چون من به فضا سفر کرده است به ‏هیجان آمده‌اند، فکر کردم شاید داستان زندگی من باعث شود تا آنها فکر کنند که می‏توانند به‏ دنبال آرزوها‌ی‌شان بروند. حس کردم این جنبه مهم‏تر از آن است که بگویم نمی‏خواهم حریم خصوصی‌ام را از دست بدهم.

به همین دلیل حاضر شدم از داستان زندگی‏ام استفاده کنم تا به بقیه نشان بدهم سختی زیاد است، ولی زندگی به‌طور مرتب در حال عوض شدن است. یعنی این‏طور نیست که اگر خوشحالیم، همیشه خوشحال بمانیم و اگر ناراحت هستیم، همیشه همین‏طور باشیم. هرجای زندگی‏تان که هستید، می‏توانید مطمئن باشید که فردا عوض می‏شود. ممکن است کمی بهتر یا بدتر بشود، ولی به‌هرحال زندگی بالا و پایین می‏رود. باید خود را با این بالا و پایین رفتن‌ها تطبیق داد و از شرایط موجود بهترین را برای خود ساخت.
در فیلمی که از سفر شما پخش شده، در فضاپیما حالت پرواز داشتید. انگار پرنده بودید و از قالب انسانی بیرون آمده بودید. در آن لحظات چه




    English    فیس بوک     تماس با ما    درباره ما    اخبار    بخش های پیشین سایت    روزنامه دیواری    مبصر کلاس    مشق هفته    ویدئو - گزارش ها    کافه مونث    کتاب های اینترنتی مدرسه    کلوپ نسوان