در همین بخش
|
اخبار.... | ||||||||||||||||||||||
29 تیر 1389
![]() | |||||||||||||||||||||||
تعیین قرار وثیقه بیست میلیونی برای فاطمه کجوری رهانا: فاطمه ترک کجوری، همسر بهروز صادق خانجانی، طی تماس تلفنی از زندان اوین از تعیین قرار وثیقه بیست میلیون تومانی برای آزادی خبر داده، اما هنوز نحوه و زمان سپردن وثیقه مشخص نشده است. به گزارش خبرنگار رهانا، روز ۲۸ خردادماه، ماموران امنیتی با یورش به منزل بهروز صادق خانجانی،همسر وی، فاطمه کجوری را به همراه چهار تن دیگر از نومسیحیان بازداشت کردند. لازم بهذکر است که از میان این شهروندان مسیحی، از وضعیت علیرضا سیدی در بند ۲۰۹ زندان اوین هیچ اطلاعی در دست نیست واین امر موجب افزایش نگرانی خانواده وی شده است. شيوا نظرآهاری فعال حقوق بشر؛ از کودکی تا هفت ماه در زندان درگفتوگوی تفصيلی با مادرش شهرزاد کريمان کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران: شهرزاد کريمان مادر شيوانظرآهاری فعال حقوق بشری که بيش از هفت ماه است که در زندان اوين به سر می برد در مصاحبه ای تفصيلی با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران به شرح سرگذشت دخترش پرداخته که به گفته او « بايد به خاطر راه درستی که انتخابت کرده «همه ۲۶ سالگی خود را در زندان سپری کند.» شيوانظراهاری پس از انتخابات دوبار دستگيرشد که اين دومی ماههاست ادامه دارد. بار اول او فردای روز انتخابات ۲۲ خرداد دستگير شد. خانم کريمان می گويد حکم دستگيری تاريخ يک هفته پيش از آن را داشت. او بارها تصريح می کند که دخترش هيچ گاه فعاليتی خلاف قانون نداشته است و فعاليت های دخترش برای بهبود وضعيت حقوق بشر مورد تاييد وی و پدر شيواست. بسياری از زندانيانی که به دليل فعاليت های سياسی، روزنامه نگاری، دفاع از حقوق بشر و يا فعاليت های مربو به برابری حقوق زن و مرد در ايران طی سالهای گذشته دستگيرشده اند، درسالهای آغارين دهه بيست يا سی سالگی خود هستند. شيوا نظرآهاری متولد ۲۰ خرداد ۱۳۶۳ است. او درحالی هم اکنون در زندان به سر می برد که اولين بار مزه زندان را در ۲۰ شهريور سال ۱۳۸۱ چشيد. يعنی زمانی که تنها هجده سال داشت. ۲۰ شهريور سالگرد حادثه تروريستی ۱۱ سپتامبر. مادر شيوا به کمپين می گويد: « من هميشه به بازجوهايش اين نکته را گفتم که اگر راهی برای کارهای سياسی پيش پای شيوا باز شد، خود شما اين راه را جلوی پايش گذاشتيد.» سالگرد يازده سپتامبر و اولين دستگيری شيوانظرآهاری شهرزادکريمان، اين دستگيری را چنين شرح می دهد: « من در آن زمان همه کارهای بچه ها از جمله خريد لوازم تحرير و بقيه کارها را خودم انجام می دادم . ۲۰ شهريور سال ۸۱ سالگرد ۱۱ سپتامبر بود و من به دليل تصادفی که کرده بودم و جراحی بينی نتوانستم برای خريد دانشگاه برايش کتاب بخرم. تازه ثبت نام کرده بود برای کنکور و در کلاس های کنکور شرکت می کرد. برای اولين بار خودش رفت جلوی دانشگاه که کتاب بخرد بازداشت شد.» جستجو برای يافتن شيوا ساعت ها ادامه پيدا کرد اما خبری از وی نشد و کسی هم پاسخی نداد تا آنکه درتماس با پليس ۱۱۰ خانواده درمی يابد که او بازداشت شده است: « يک آقايی از پشت تلفن به من گفت که شما نگران نباشيد و از من هم نشنيده بگيريد؛ بازداشت شده است و خودشان تماس می گيرند. بيست روز تمام از او بی خبر بوديم و هر جايی که به ذهنمان می رسيد را گشتيم. در تمام اين مدت دلخوشی ما همان يک کلام پليس ۱۱۰ بود که گفته بود اينها بازداشت شده اند. |
|||||||||||||||||||||||