در همین بخش
|
کافه مونث.... | ||||||||||||||||||||||
آزاده دواچی-14 مرداد 1389
![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: در یکصد و چهارمین سالگرد پیدایش جنبش مشروطه خواهی هستیم. جنبشی که سرآغاز عصرنوین آزادی خواهی و مبارزات دموکراتیک مردم ایران نام گرفته است . این جنبش که با حضورش پایان دوران ظلم و اختناق و بی حقوقی ملت را رقم زد تاثیری شگرف بر فعالیت های زنان و همین طور بیدارکردن ذهن آنها داشت. بسیاری براین باورند که دوره ی مشروطه را باید دوره ی بیداری زن ایرانی نام نهاد . جنبشی که در آن زنان از پستوی خانه ها بیرون آمدند و وارد عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی شدند . بدون شک این تنها آغاز راه بود از آن پس زنان آموختند چگونه درعرصه های مختلف اجتماعی ؛ سیاسی و فرهنگی حضور پیدا کنند. بیداری زن ایرانی تاثیری شگرف بر رفتارهای او در همه حوزه های اجتماعش نهاد . گرچه در مورد نقش زنان در این جنبش آنچنان که باید و شاید بحث و پژوهش نشده است، اما حقیقتاَ تحولی که در این دوران در شرایط زندگی زنان صورت گرفت ، پایه های اولیه جنبش حق خواهی زنان ایران را استحکام بخشید و راه را برای حضور آنان در دیگر عرصه ها (ادبی ، هنری ، سیاسی و اجتماعی) هموار کرد . در همین دوران بود که ناخودآگاه زن ایرانی پس از سالها تحمل سرکوب و اختناق و نفس کشیدن در فضایی تماما مردسالار ،هویت دیگری گرفت . بی ربط نیست که بسیاری از پژوهشگران، سرآغاز بیداری زنان ایران را از زمان پیدایی جنبش مشروطه می دانند . در این دوران با ارتقاء آگاهی های جمعی زنان ، آنها برای نخستین بار دریافتند که برای حقوق از دست رفته شان باید وارد حوزه عمومی شوند، مبارزه کنند، و برای بازپس گیری حقوق و هر آنچه که از آنها دریغ می کنند به ستیزی سازمان یافته و آگاهانه برخیزند. به همین سبب: مدارس زنان و کانونهای آموزشی ایجاد و رونق گرفت، سطح آگاهی و سواد زنان در جامعه ی کاملا سنت زده بالا رفت، انجمن های زنانه پدید آمدند، روزنامه های مستقل تاسیس شدند، و همه اینها در کنار یکدیگر در باروری و رشد و قوام هویت نوظهور زنان، ثمربخش بودند. این مجموعه دست به دست هم دادند تا هویت نوظهور زن ایرانی برای بیان خواسته هایش استوارتر به جلو گام بردارد . در این دوره است که زنان، زبان به انتقاد گشودند ، در اجتماع حاضر شدند و با وجود همه ی شرایط سخت اجتماعی و مذهبی؛ باز هم در راه اعتلای فعالیت های مستقل خود از پای ننشستند . تمامی این تحولا ت تنها به شرایط سیاسی و اجتماعی ختم نشد، بلکه موقعیت زن ایرانی را از بنیاد، دگرگون کرد و به او نوید بهبود در زندگی اجتماعی اش را داد. از این گذشته با رشد سواد و معرفت زنان و بالارفتن میزان آگاهی آنان ، عرصه های مختلف فرهنگی و هنری نیز به محمل دیگری برای حضور نسل آگاهِ زنان تبدیل گشت . ادبیات دوران مشروطیت همانند دیگر اتفاق های سیاسی و اجتماعی این دوران، دستخوش تغییراتی بنیادین و شگرف شد. دلیل آن هم تحولات مثبت و مبارکی است که در طول این دوران در حوزه اندیشه ایرانیان اتفاق افتاده بود . ذهن شاعران و نویسندگان این دوره هم مانند دیگر اقشار جامعه وارد عصربیداری و مدرنیت شده بود: "جنبش مشروطیت بر مؤلفه های سیاسی – اجتماعی دوران قاجار خط بطلان کشید و از پی آن همه اختناق و بیدادگری درعرصه های حکومتی ، به افق های نوینی در نگرش های اجتماعی دست یافت . در نتیجه آزادی ، دموکراسی و دفاع از حقوق زنان جزو مضامین ادبیاتی قرار گ |
|||||||||||||||||||||||