در همین بخش
|
اخبار.... | ||||||||||||||||||||||
13 شهریور 1389
![]() | |||||||||||||||||||||||
خبرگزاري بين اللمللي زنان ايران : متن نامه حجت الاسلام والمسلمين زيبايي نژاد مسئول دفتر مطالعات و تحقيقات زنان به رئيس مجلس شوراي اسلامي در مورد موادي از لايحه حمايت از خانواده حضور جناب آقاي دکتر علي لاريجاني(دام عزه) رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي چنان که مستحضريد «لايحة تحکيم خانواده»، پيشنهادي از سوي قوة قضائيه به دولت، ناظر به رفع مشکلات شکلي حقوق خانواده تنظيم شده بود اما دولت محترم با اضافه نمودن برخي مواد محتوايي، از جمله مادة 23، که ازدواج مجدد را موکول به اجازة دادگاه پس از احراز تمکن مالي زوج و تعهد به اجراي عدالت ميدانست، لايحه را به مجلس ارسال نمود. کميسيون محترم قضايي نيز با اصلاح مادة 23، با نگاهي سختگيرانه، جواز ازدواج مجدد را موکول به حصول شرايطي از جمله عدم تمکين همسر اول، محکوم شدن به حبس قطعي به مدت 5 سال يا بيشتر، ترک محل زندگي و ابتلا به بيماريهاي ناعلاج نموده و در غير اين صورت ازدواج مجدد را عملي مجرمانه دانسته است. اينجانب برحسب وظيفة کارشناسي در نامهاي که در تاريخ 24/8/88 خطاب به حضرتعالي و برخي نمايندگان محترم مجلس ارسال كرده به برخي مشکلات اين ماده، چه به لحاظ شرعي و چه به لحاظ اجتماعي اشاره کرده و تأثير آن را از جمله بر افزايش طلاق و افزايش روابط جنسي نامشروع به سمع بزرگان رسانده است. هماکنون نيز بر خود لازم ميدانيم به چند نکته اشاره کنيم. 1- در فرهنگ اسلامي گرچه مدارا با همسر و خشنودسازي وي موجب خشنودي خداوند است، اما در موضوع ازدواج مجدد به لحاظ آثار مهمي که در هدايت غريزة جنسي به مسيرهاي مشخص و ضابطهمند، حراست از خانواده و حل معضلات اجتماعي دارد، صحت و يا حتي رجحان ازدواج مجدد به رضايت همسر اول موکول نشده است. نياز گروهي از دختران آمادة ازدواج که به دلايل مختلف شخصي در مظان ازدواج به عنوان همسر اول نيستند، فزوني دختران آماده ازدواج نسبت به پسران، صفات جنسي متمايز مردان و زنان و زنان بيوهاي که نيازمند حمايت اقتصادي و تأمين نيازهاي عاطفي و جنسياند، از جمله مواردي است که ميتواند ضرورت تشريع ازدواج مجدد و ضوابط شرعي مربوط به آن را توضيح دهد. حال بايد پرسيد چه دليل مهمي مجوز تقييد اين حکم شرعي است؟ آيا در زمان ما مفسدة جديدي که ضرورت محدودسازي را تبيين کند تحقق يافته است؟ 2- هماکنون موضوع دختران مجرد که در ادبيات کارشناسانه ما با اصطلاحاتي چون «دختران تنها» و «دختران نااميد» و در کشورهاي عربي با عنوان «عانسات» به آن اشاره ميشود به يکي از مسائل اجتماعي کشورهاي خاورميانه تبديل شده است. در کشورهاي عربي وجود ميليونها دختر تنها مسئولان را به پيشنهاد شيوههاي جديدي از ازدواج سوق داده است که تعهدات کمتري براي مردان ايجاد و آنان را به ازدواج با دختران ترغيب نمايد. موضوع دختران تنها، کشور ما را نيز با مسائل متعددي از جمله شيوع تکزيستي، خلأ عاطفي، مشکلات مالي، تحول در اخلاق جنسي و عطش اشتغال به دليل ترس از آينده مواجه کرده است که نظام اسلامي بايد سياستهايي را، هم به منظور کاستن از تعداد دختران تنها و هم کاستن از مشکلات آنان، پيگيري نمايد. در چنين شرايطي محدودسازي ازدواج مجدد به معناي ناديده گرفتن نيازهاي عاطفي، اقتصادي و جنسي اين گروه، محرومسازي آنان از تشکيل خانواد |
|||||||||||||||||||||||