در همین بخش
|
مشق هفته.... | ||||||||||||||||||||||
آنکه او امروز در بند شماست، در غم فردای فرزند شماست / آزاده دواچی 28 مهر 1389![]() | |||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: حدود یک ماه از اعتصاب غذای نسرین ستوده می گذرد. در طول این مدت، شخصیت های مختلف فرهنگی، حقوقی، سیاسی ، اجتماعی، فعالان حقوق زنان، و موکلان وی با انتشار بیانیه ها و مصاحبه ها و گزارش های متعدد، ادامه ی بازداشت این وکیل متعهد و حق خواه را محکوم کرده اند و خواستار آزادی هر چه سریعتر او شده اند . بیشتر از یک ماه است که فرزندان خردسال نسرین (مهراوه و نیما) چشم به راه بازگشت مادرشان نشسته اند، بهانه می گیرند و دیوارها، اشیاء و هر کنارگوشه ی خانه شان، جای خالی مادر را به آنها یادآوری می کند . بیشتر از یک ماه است که شریک زندگی نسرین ـ رضا خندان ـ در تلاش است تا از طریق تلفن، دقایقی ـ آره، دقایقی که اتفاقاَ با یک چشم بر هم زدن سپری می شود ـ با همسرش صحبت کند. بیشتر از یک ماه است که خبرهای متفاوت از وضعیت نسرین می شنویم : خبر شنیدن فریادهای شبانه اش را، خبر اعتصاب غذایش را، صدای تن نحیف او که حتی نگذاشته اند مکالمه اش به یک دقیقه، طول بکشد... همه ی این اتفاقات را به ناگزیر باید شنید، و سپس نوشت و پرسید که این اتفاقات برای چه کسی افتاده است . آیا نسرین مجرم است ؟ جرم او چیست ؟ چگونه است که یک وکیل ، هم وکیل است و هم موکل ؟ چگونه است که یک مادر نمی تواند فرزندان خردسالش را در این یک ماه حتی برای یک بار هم ملاقات کند . آیا فرزندان او معنای حصر و حصار و اعتصاب را می فهمند؟ آیا به دایره ی لغات آنها در کنار واژه مادر، واژه زندان و اعتصاب و اعتراض هم اضافه شده است ؟ چه قدر زود وارد دنیای واژه های خشن و عبوس بزرگترها شده اند. آیا مگر مهراوه و نیما بیشتر از کودکان خردسالی هستند که دلشان برای لالایی های مادرشان تنگ شده است ؟ آیا همسر نسرین توانسته برای فرزندان خردسالش توضیح بدهد که مادرشان واقعا کجاست و در چه شرایطی قرار دارد که حتی نمی توانند صدای او را بشنوند ؟ از همه ی اینها گذشته هنوز مشخص نیست که جرم نسرین حقیقتاَ چیست که خانواده اش باید نزدیک به یک ماه در بی خبری مطلق از او به سر برند و حتی او نتواند به اندازه ی چند دقیقه با خانواده اش صحبت کند . چرا تعاریف در کشور ما و در نظام قضایی ما معانی شان را از دست داده اند؟ چرا دیگر نمی توان به هیچ تعریفی اعتماد کرد. چرا حوزه های مختلف سیاست و وکالت و عدالت با هم قاطی شده اند؟ چرا وکلا نیز همانجایی می روند که موکلان شان رفته اند ؟ نسرین ستوده تنها یک وکیل مسئول و متعهد به کار وکالت اش بوده که سالهای سال با تلاش خستگی ناپذیر خود به دفاع از موکلین اش پرداخته است . هیچ کس، هیچ گاه، و در هیچ کجای دنیا تصور نمی کرد که روزی یک وکیل متعهد و سر |
|||||||||||||||||||||||