در همین بخش
|
بخش های پیشین سایت.... مهمان مدرسه.... | ||||||||||||||||||||||
قربانیان قتلهای ناموسی: قربانیان ناآگاهی و بیقانونی / گفتگو با پروین بختیارنژاد 4 آذر 1389![]() | |||||||||||||||||||||||
دویچه وله (میترا شجاعی): کتاب "فاجعه خاموش" به قلم پروین بختیار نژاد به تازگی توسط سایت مدرسه فمینیستی در اینترنت منتشر شده. این کتاب نتیجه تحقیقی میدانی درباره قتلهای ناموسی است. با پروین بختیارنژاد در این مورد گفت و گو کردهایم. پروین بختیارنژاد هفت ماه پیش نسخه کامل کتاب "قتلهای ناموسی؛ فاجعه خاموش" خود را برای دریافت مجوز چاپ و نشر به وزارت ارشاد تحویل داد. اما تا به حال هیچ جوابی از این وزارتخانه دریافت نکرده است. او میگوید از آنجا که معتقد است تحقیقهای اجتماعی باید به موقع به دست مخاطب برسد تصمیم به نشر اینترنتی این کتاب گرفته است. خانم بختیارنژاد میگوید: «ماندن بیشتر کتاب در وزارت ارشاد، اجحاف در حق زنان و دخترانی است که حساس شدن افکار عمومی نسبت به سرنوشت آنها، دغدغه من بود». دویچهوله: خانم بختیارنژاد! کتاب شما شامل یک سری فاکتهای مستند است. منابع تحقیق شما چه بودهاند؟ آیا با خانوادههای این زنان صحبت کردهاید یا اینکه مثلاً به پروندههای قضایی و حقوقیشان دسترسی داشتهاید؟ پروین بختیارنژاد: من نتوانستهام به پروندههای آنان خیلی دسترسی پیدا کنم؛ علیرغم اینکه شاید در برخی از این دادگستریها توانسته باشم با برخی از مقامات قضایی صحبت خیلی مختصری کرده باشم. به دلیل اینکه متأسفانه این شرایط در کشور ما وجود ندارد که به این پروندهها یا به خانوادههایی که این اتفاقات در آنها میافتد، دسترسی داشته باشیم. در نتیجه من بیشتر سعی کردم با کسانی که در آن منطقه زندگی میکنند و مرتباً شاهد این قتلها هستند، بیشتر گفتوگو کنم. ضمن اینکه ما منابع آماری مشخص و دقیق و قابل دسترسی برای تحقیق و پژوهش در این حوزهها نداریم. چرا که نوعی نگاه مخفی کردن به اینگونه پروندهها وجود دارد و این نگاه در بین مسئولین ما وجود دارد که اگر این مسائل شفاف باشد و دیگران بتوانند دسترسی داشته باشند و مطالعاتی در این زمینه کنند، زیاد به نفع جامعه نیست. به همین دلیل، دسترسی به این پروندهها امکانپذیر نیست. من با کسانی صحبت کردهام که این اتفاق برای اطرافیانشان افتاده است. خود خانوادهها به هیچوجه حاضر نیستند در خصوص این اتفاقی که در خانوادهشان افتاده، با فردی صحبت کنند. چرا که احساس نوعی ننگین بودن، همچنان در آنها وجود دارد. ولی با اطرافیان و نزدیکان این خانوادهها توانستم صحبت کنم. در صحبتهایی که شما با این خانوادهها داشتهاید، برخورد زنان خانواده نسبت به این قتلها چه بود؟ آیا آنها هم همچنان فکر میکردند که مثلاً کسی که کشته شده، ننگی برای خانواده بوده؟ یا اینکه برعکس، این قتل را ننگ میدانستند؟ در زنان جوان نوعی اعتراض و بغض را در گلویشان میشد احساس کرد. آنها به این قتلها معترض بودند و نوعی حیرت و گاهی نوعی سکوت در آنها دیده میشد. اگر هم صحبت میکردند، صحبتشان اعتراضی بود. ولی با زنان میانسال به بالا و مسن که صحبت میکردم، آنها از این قتلها دفاع میکردند و معتقد بودند که ناموس، غیرت و غرور خانواده لکهدار شده و این زنان حقشان بوده که به قتل برسند. ولی زنان جوان تحلیل واقعبینانهای از این قضایا داشتند، بهتر بررسی میکردند و معترض این قتلها |
|||||||||||||||||||||||