در همین بخش
|
اخبار.... | ||||||||||||||||||||||
10 دی 1389
![]() | |||||||||||||||||||||||
ايلنا (محمدحسين نجاتي ): داستان اظهارنظرهاي اكثر وزاري آموزش و پرورش به ويژه حميدرضا حاجيبابايي درباره پاک بودن محیط مدارس و اینکه امکان معتاد شدن بچهها در مدرسه وجود ندارد، به شكل عجيبي درگير تکذیب و سکوت شده است؛ در حالی که بیشتر کارشناسان متفقالقولاند که سن اعتیاد در کشور پایین آمده و جوانها و بهويژه دانشآموزان به خاطر سادگی و خوشباوری و صدالبته کنجکاوی، خیلی زودتر میتوانند گرفتار معضلی به اسم اعتیاد شوند. در حال حاضر همچنان آموزش و پرورش نمیخواهد زیر بار وجود اعتياد در مدارس برود و حتی تمام راهها را برای انجام تحقیقات بیشتر بسته است و حقیقت این است که هیچ آمار درست و درمان و قابل استنادی از تعداد دانشآموزان معتاد در ایران وجود ندارد یا هنوز به بیرون درز نکرده و برای همین هم مسئولان آموزش و پرورش میتوانند به راحتی ادعا کنند که محیط مدارس کاملا امن است. اما مسئلهاي كه در اينجا مطرح است اين است كه با فرض عدم وجود اعتياد در مدارس كه فرض نادرستي است، بايد پرسيد كه تاكنون چه اقداماتي براي آموزش مهارتهاي پيشگيري از اعتياد در مدارس انجام شده است؟! او در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، توسعه ورزش دانشآموزی و گسترش نمازخانهها و کتابخانهها در مدارس را از جمله اقدامات وزارت آموزش و پرورش در زمینه مبارزه با انحرافات و اعتياد در مدارس عنوان مي كند، و همچون قبل، وجود اعتياد در مدارس را تكذيب مي كند و معتقد است:آموزش و پرورش نهادی پاک و مقدس است و به اندازهای که در آموزش و پرورش پاکی و صداقت هست به همان اندازه باید مراقبتها افزایش یابد، اصلا مگر ميتوان تصور كرد كه دانشآموزي معتاد باشد؟! شايد پاسخ به اين سوال وزير را ميتوان از مصطفي اقليما پرسيد، چرا كه در مقابل كارشناسان اظهارنظر متفاوتي را دارند. بيش از 70 درصد سهم دستگاههاي دولتي در بحث پيشگيري از اعتياد متوجه وزارت آموزش و پرورش است مصطفي اقليما رئيس انجمن علمي مددكاران اجتماعي ايران و عضو شوراي راهبردي آسيبهاي اجتماعي شهر تهران در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، با اشاره به اينكه بيش از 70 درصد سهم دستگاههاي دولتي در بحث پيشگيري از اعتياد متوجه وزارت آموزش و پرورش است، معتقد است: در جامعهاي زندگي ميكنيم كه با نگاهي به وضعيت خانوادهها ميتوان دريافت كه عمده آنها به دليل مشكلات اقتصادي كه با آن دست و پنجه نرم ميكنند، توانايي پاسخگويي به نيازها و سوالات كودكان خود را ندارند و به همين دليل با سپردن دانشآموزان خود به مدارس به شكلي برخي وظايف خود را به آموزش و پرورش واگذار ميكنند . اين مددكار اجتماعي با تاكيد بر اينكه دانشآموزان در روز بيش از 7 تا 8 ساعت از زمان خود را در مدرسه صرف ميكنند اظهار ميدارد: بر اين اساس نقش خانوادهها را در آموزش مهارتهاي پيشگي |
|||||||||||||||||||||||