در همین بخش
|
کافه مونث.... | ||||||||||||||||||||||
به بهانه ی پخش سخنان مرد چند زنه در تلویزیون : عدو شود سبب خیر اگر ... یاسر عزیزی-14 دی 1391![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی : وقتي در سال ۲۰۰۸ و در سالروز چهل سالگي قيام مي ۶۸ فرانسه، “نيكولا ساركوزي” – رئيس جمهور كنوني فرانسه – ضرورت از بين بردن ميراث مي ۶۸ را پيش كشيد، يكي از سخنگويان دانشجويان انقلابي – “كوهن بنديت” – در پاسخ به ساركوزي، كابينه معرفي شدهي وي را شاهد گرفت كه ساركوزي از تساوي تعداد زن و مرد در آن به عنوان يك ويژگي مثبت ياد ميكرد، چه از خواستها و ميراثهاي مي۶۸، يكي نيز برابري واقعيتر حقوق و حضور اجتماعي زن و مرد در جامعهاي بود كه زنان هنوز از كاهش شدت ستم جنسي بر گردهي خود اثري نمي ديدند و اينك براي سياستمداري دست راستي چون ساركوزي نيز آن خواست و هدف دروني شده است و بي ترديد قابل از بين بردن نيست. حال و در جامعهي ما نيز پس از سالها مبارزات برابريخواهانهي بخش هايي از فعالين اجتماعي، پخش مصاحبه با مردي در صدا و سيماي جمهوري اسلامي(1) كه به زيور تعدد زوجات آراسته بود، واكنشهاي زياد و توام با شگفتي مخاطبين را حتا در ميان بخشها و گروههايي از جامعه كه نگاه مثبتي به فعالين برابريخواه نداشتهاند، برانگيخت. به ويژه وقتي كه "در بخشی از این برنامه مصاحبه شونده دلیل سه بار ازدواجش را «سرگرمی» ،«تنوع»،«میلم میکشید»،«خوشگذرانی» و ... بیان میکند"(2)، ظاهرن شنونده از اين همه وقاحت يك مرد شرمگين ميشود. اينهمه اما دقيقن آن جايي است كه جاي شگفتي ندارد، چه سرگرمي، ميل، تنوع طلبي، خوش گذراني و حتا خودخواهي، ساحتهاي ارزشي عصر حاضر ِ مبتني بر هنجارهاي اخلاقي – ارزشي تحول يافته هستند. هيچ انساني وقتي به طور عادي از چنين هيجانات و رويكردهاي رفتاري نزد خود سخن بگويد، سبب اعجاب و تامل كسي را چندان كه اين مورد برانگيخت، فراهم نميكند. مخصوصن واكنش نيروهاي مذهبي گوياي ظرافتها و ظرفيتهاي اميد بخشي بود، چه وفق آيهي 14 سورهي آل عمران(زُيِّنَ لِّلنَّاسِ حُبُّ الْشَّهَوَتِ مِنَ الْنِّسَآءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَطِيرِ الْمُقَنْطِرَةِ مِنَ الْذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَمِ وَالْحَرْثِ ذَ لِكَ مَتَعُ الْحَيَو ةِ الْدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمََابِ)(3) و در ادامه آيهي 15 همين سوره (قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِّنْ ذَ لِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْاْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَ جٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَ نٌ مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ)(4) حتا چنان كلمات و اوصاف رفتاري نيز از سوي شرع تقبيح نشده است. به نظر ميرسد در كنار وسواس و حساسيت جاري در نگاه عمومي نسبت به خطاهايي كه ربطي ولو ناچيز با مناسبات قدرت و منابع سنتي تغذيه آن دارند، تحول نگرشي و داوري در ميان سوژههاي اجتماعي رشد يافتهتر از تصورات بازتابي سالهاي اخير است. در حقيقت به نظر ميرسد بوي تعفن پدرسالاري ِ مندرج در مصاحبهي مورد اشاره، آن چيزي است كه شامهسنج شنوندگان و مخاطبين عمومي از هر طيف اعتقادي و نگرشي را حساس كرده است. پدر سالاري كه در جوامع سنتي، همهي سنتها و مناسبات اجتماعي تا رأس هرم قدرت را به تعينات مذكر نشاندار ميكند، به تعبير "آدرين ريچ"، عبارت است از «نظام اجتم |
|||||||||||||||||||||||