در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
وحدت بر محور تفاهم یا گسست بر محور تفاوت؟ منصوره شجاعی-14 دی 1391![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: "درد، رنج، تحقیر و بی عدالتی نیرومندترین انگیزه بشری در ایجاد همبستگی است. این همبستگی بر تک ستون شناخت فلسفی استوار نیست. بلکه بر امید، امید اجتماعی، امید مردم همراه و هم بسته شده استوار است. همبستگی با گفتگوها و بحث ها و تفاهم ها سرشار از تساهل و تسامح به دست می آید، نه با بحث و جدل هایی که به جدا شدن صف ها و رد کردن استدلال صف مقابل، و به کرسی نشاندن استدلال صف خود بینجامد. امید اجتماعی، به حقیقتی کلی و عمومی، به خیری بی زمان و مکان توجه ندارد، و خوشبختی بشر را در آن نمی جوید؛ امید اجتماعی عزمی عمومی است، برپایه توافق و تفاهم، میان موجوداتی مستقل، هرکدام بهره مند از ویژگی های خود، با زبان و بیان و مجموعه واژگانی از آن خود، به قصد از میان برداشتن درد، رنج، ستم، نابرابری، و هر آن چیزی که نمی گذارد انسان آن باشد که می خواهد از خود بیافریند، یا خود ر ا بدان سان که می خواهد بازآفرینی و بازتولید کند" (ریچاردرورتی) (1) بهانه نوشتن این متن، حضور در بیست و دومین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران است. مقاله اصلی به احترام شرط همیشگی برای چاپ در مجموعه مقالات سالانه بنیاد، در اختیار آن بنیاد قرار دارد. اما آنچه در حال حاضر ارائه می شود آن چیزی است که در حواشی ارائه این مطلب روی داد ونیز قسمت هایی از متن اصلی است که در سمینار بنیاد در شهر آمرسفورت هلند ارائه شد. "رابطه جنبش زنان در داخل و خارج از ایران" عنوان پانلی بود که از دو نسل فعالان جنبش زنان تشکیل شده بود. محبوبه بیات و نگار سماک نژاد اعضای پرشور و خوش فکر نسل جوان بودند که همراهی با آنان برای من در سن و سالی که دیگر "نسل پیشین"ات می خوانند بس شیرین بود. آنچه به عهده نگارنده بود، شرح و بررسی مناسبات جنبش زنان در سه دهه اخیر بود. در سمینار آمرسفورت، طبق روال اینگونه سمینارها و نظر به ضرورت تبیین برخی ازتعاریف و مفاهیم از دیدگاه نویسنده در موضوع تحقیق، ابتدا توضیحاتی درباب برخی از مفاهیم ارائه شد. از جمله تعریف لغوی و حقوقی واژه "تبعید"(2) بود که در بخش "فرصت های ایجابی..." در توضیح مهاجرت اختیاری و اجباری و فرارهای لاجرم و تفاوت آن با مفهوم حقوقی تبعید بیان شد. قدر مسلم این که معنای عاطفی و استعاره ای یک کلام با معنای واقعی آن به نسبت قلمروی که واژه در آن جولان می دهد متفاوت خواهد بود. تعریفی که از واژه تبعید در لغت و حقوق طبق برخی از منابع فارسی و به نقل از برخی حقوقدانان سرشناس به دست آمده دلالت بر مجازاتی دارد که طی حکمی از سوی حکومت ها صادر میشود که شخص را به دلیلی که عمدتا سیاسی و عقیدتی است به اصطلاح "نفی بلد" می کنند. این مجازات در ایران از رضا شاه پهلوی، تقی ارانی، آيت الله خمینی... تا شیوا نظر آهاری و احمد زیدآبادی شاهد مثال دارد. هرچند که این تعریف حقوقی بی تردید نمی تواند از فشار عاطفی، روانی، سیاسی و اجتماعی ای که بر مهاجران بالاجبار و آوارگان فراری از کشور بکاهد، اما به هرحال لغت است و معنای حقوقی اش این است. بی تردید، از ظن نگارنده تمامی افرادی را که به ناچار و بدون هیچ حکمی در شرایطی بسیار سخت از کشور خارج شدند، در قلمرو ادبیات، در استعاره ای عاطفی و نیز با نگاه به سرگذشتی که بر آنان تحمیل شده می توان تبعیدی نامید اما معنای حقوقی این واژه دلالت بر حکمی |
|||||||||||||||||||||||