در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
زنان زندانی، ایدئولوژی مادری و حق زندگی خانوادگی ریا ولسوینکل / ترجمه: پریسا کاکائی و محمود ارغوان-14 دی 1391![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: مقاله حاضر، تحقیقی است که توسط «ریا ولسوینکل» انجام گرفته و ابتدا توسط لوییس رایار به انگلیسی برگردانده شده و سپس از انگلیسی به فارسی توسط «پریسا کاکائی و محمود ارغوان» برای ویژه نامه مدرسه فمینیستی با نام «کودکان زندانیان در سایه» ترجمه شده است. موضوع اصلی این مطالعه، وضعیت قانونی زنان زندانی به ویژه با تاکید بر آن افرادی ست که میتوانند بر اساس جایگاه مادری حق خود را از مسئولان مطالبه کنند. زنان در مقایسه با مردان، کمتر مرتکب جرایم جزایی میشوند. تا اواسط قرن نوزدهم، در مقایسه با موارد مشابه، تعداد زنانی که از قانون تخطی کرده بودند به طور چشمگیری بیش از امروز بوده است. بعد از انقلاب صنعتی و توسعه علم پزشکی، و متعاقبا جرمشناسی، تعداد زنان مجرم بسیار کم بوده است. این مساله ممکن است با نوع اعمالی که سزاوار مجازات هستند یا با روش ضبط سابقه و شرح حال مجرم، در ارتباط باشد. به هر حال برخی محققین، هنوز به دنبال توضیحات بنیادی تری مانند تفاوتهای بیولوژیکی و روانشناختی بین جنیستها هستند. برخی دیگر، بیشتر بر تفاسیر اجتماعی-روانی و جامعهشناختی تمرکز دارند. به خصوص، مکانیسمهای کنترل اجتماعی، به عنوان عوامل تعیین کننده رفتارهای مجرمانه معرفی شدهاند. سوالی که اینجا مطرح میشود در مورد چرایی حساسیت زیاد زنان به مساله کنترل اجتماعی است. پاسخ باید در نظریهای اجتماعی شدن مورد جستجو قرار بگیرد. توقعات موجود از زنان متفاوت از مردان است. زنان با ابژههای ارتباطی مانند تولید مثل، مادری، وظایف مراقبتی بزرگ میشوند. مردان در جایگاه نان آور و روابط سلسه مراتبی رشد کرده و تربیت میشوند. بزهکاری در زنان در دو بخش قابل توضیح است، بخش نخست عدم سازگاری اجتماعی و بخش دیگر طغیان علیه نقشهای جنسیتی از پیش تعیین شده است. ایدئولوژی مادری، در تئوریهای تفسیری مختلف نقش مهمی را بازی مینماید: از یک طرف در توضیح رفتار سازگار و غیربزهکارانه زنان بر پایه تئوریهای شخصیت و اجتماعی شدن و از طرف دیگر واجد شرایط رفتار منحرف بودن و تحلیل روانی آن یا به عنوان بزهکاری و جنبه سیاسی دادن به آن. اگرچه در نتیجه در دسترس بود وسایل جلوگیری از بارداری و قانونی شدن سقط جنین، جنسیت و مادری دیگر دو مقوله جدا نشدنی محسوب نمیشوند اما آزادی بیشتری نیز به دست نیامده است. این موضوع در آمار موجود درباره بزهکاری منعکس شده است. در دهه گذشته، یک جریان از موارد سوء استفاده جنسی و فیزیکی پدیدار شد و معلوم شد که به ویژه زنان بزهکار از چنین سوء استفادههایی رنج برده و یا میبرند. به این ترتیب دوگانگی بین متجاوزان و قربانیان از بین رفته است. جرمشناسان فمینیست اثبات کردند که بزهکاری و جرمشناسی جنسیت محور بودند. در واقع، مردان و رفتار بزهکاران مذکر، موضوع و هدف مطالعه بوده است. طبیعت اعمال تنبیه پذیر، ثبت بزهکاری و تفسیر هر دو به نقاط کور زیادی منتهی شده است. جدای از تفاوتهای مبتنی بر جنسیت و سن، علل اجتماعی و قومی هنوز به طور کامل تایید نشدهاند، مواردی هم که تایید شدهاند به عنوان یک نظر کلی تصدیق نشدهاند. اگرچه وجود تفاسیر غالب خاص فرهنگ بر توضیح و مطالعه بزهکاری تاثیر میگذارد اما توسعه و بسط مفهوم جنسیت این موضوع را ساده ک |
|||||||||||||||||||||||