در همین بخش
|
مشق هفته.... | ||||||||||||||||||||||
جنبش زنان و انتخابات ریاست جمهوری در ایران / مریم رفیعی 14 دی 1391![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: جنبش زنان به عنوان یک جنبش فراگیر که دستکم منافع و حقوق نیمی از جمعیت ایران را حمایت می کند، طی یک سال آینده با فرصت ها و موقعیت های درخشانی روبرو است که ضروری است با تنظیم رفتار اساسی در آینده گام های بلندی در تحقق مطالباتش بردارد. این گام ها در عین حال، بر سرنوشت همه ملت ایران نیز می تواند اثرات فرخنده ای داشته باشد. باید توجه داشت و مدام هم توضیح داد که جنبش زنان، «جنبش حمایت از حقوق زنان» است، نه جنبشی تک جنسیتی و مختص زنان! پس باید از عضویت و حمایت مردان آزاداندیش در آن استقبال نمود. این نوشته با تمرکز بر «انتخابات ریاست جمهوری» آینده سعی می کند فرصت های یک سال آیندۀ جنبش را بررسی کند. سال جاری، سالی پُر هیجان، پُر خطر و احتمالاً پُر فرصت است. متأسفانه سی سال است که «وضعیت حساس کنونی» در ایران تمامی ندارد و سال به سال، اوضاع بحرانی تر و حساس تر شده است. سال نود، درست مثل پایان نود دقیقه بازی فوتبال بود و دولت و جامعه، بسیاری از فرصت های وحدت و وفاق و بقاء شرافت مندانه را طی آن از دست داد. امسال سال برداشت محصول آن بی کفایتی ها است. بحران اقتصادی، فساد دامن گیر اداری و مالی، شکاف وسیع و عمیق طبقاتی، تهدید های نظامی، تحریم های روز افزون بین المللی، اختلافات سیاسی داخلی و خارجی، تشدید و تعمیق بحران مشروعیت نظام سیاسی، از جمله نتایج سال 90 و سال های پیش از آن است که امسال محقق می شود. با این حال برای جنبش زنان چه فرصت ها و تهدید هایی محتمل است؟ خرداد سال 92 موسم انتخابات ریاست جمهوری است. اگر بر اثر بحران های یاد شده، سامان سیاسی کنونی ایران حتی بتواند به سال 92 هم برسد با این حال، جامعه ما و نظم سیاسی حاکم، از آن چه امروز هست ضعیف تر و آسیب پذیر تر خواهد بود.امروزه هر سه قوه سیاسی کشور در بحران و ضعف و تنش به سر می برند. برخی از تحلیل گران ممکن است بگویند ضعف کنونی قوای سه گانه، ناشی از تمرکز قوا در نهاد رهبری است. برخی دیگر، آن را ناشی از فشارهای بین المللی، یا جدال نسل جدید با نسل قدیم و سنتی در ساختار قدرت، بدانند. هر دلیلی که داشته باشد به نظر من حاکی از پُر اهمیت شدنِ انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده است. به این سبب انتخابات برای نهادهای درونی نظام، مانند نوش دارو است که می کوشند از طریق آن خود را بازسازی و تثبیت کنند. این وضع برای گروه های تحول خواه نیز فرصت های مغتنمی فراهم می کند. |
|||||||||||||||||||||||