در همین بخش
|
بخش های پیشین سایت.... 8 مارس : روز جهانی زن.... | ||||||||||||||||||||||
روز جهانی زن: فرصتی برای بازنگری / چالش ماه مدرسه فمینیستی درباره 8 مارس 18 اسفند 1386![]() | |||||||||||||||||||||||
5 اسفند 1386: در آستانه روز جهانی زن، «هشت مارس» (18 اسفندماه 1386) قرار داریم. در این ایام فعالان جنبش زنان معمولا کارنامه فعالیت های خود را مورد سنجش و بازبینی قرار می دهند تا ببینند چه انجام داده اند، چه دستاوردهایی داشته اند و دچار چه بن بست هایی شده اند. سنجش عملکردها به این منظور که بتوانند فعالیت های خود را برمبنای مشکلات و دستاوردهای یکساله شان بازتعریف کنند و ره توشه ای برای سال دیگر که از پی آن می آید جمع کنند تا در پیچ و خم های راه دشوارشان حساب شده تر قدم بردارند. این بازنگری نسبت به یک سال گذشته شاید برای ما فعالان جنبش زنان در ایران که سال پرتلاطمی را گذرانده ایم «واجب» تر باشد چرا که در یک ساله اخیر جنبش زنان با ورود به مرحله ای تازه که با شکل گیری کمپین یک میلیون امضاء همراه بود، با دگرگونی ها، چالش ها و دشواری های بسیاری مواجه شده است. گسترش و نفوذ گفتمان برابری و مطالبات کاملا مشخص زنان (در قالب کمپین یک میلیون امضاء و نیز کمپین های دیگر) به عرصه عمومی، سبب شد که واکنش ها نسبت به جنبش زنان نیز گسترده تر شود و ابعادی خشونت بار و جدید به خود بگیرد. پیامد آغازین این برخوردها را در 8 مارس سال گذشته شاهد بودیم، ولی امسال ابعاد پیچیده تر و گاه مبهم تری به خود گرفته است، به طوری که از یک سو با فوران این مطالبات در عرصه عمومی مواجه ایم (و این همان هدف جنبش یک میلیون امضاء به طور خاص و جنبش زنان به طور عام بوده است) و از سوی دیگر موانعی که در پیش روی این جنبش قرار داده شده پیچیده تر و عبور از آن دشوارتر می نماید. بر این اساس، اکنون که بار دیگر در آستانه روز جهانی زن قرار است کارنامه یکساله خود را بررسی کنیم، شاید بهترین تدبیر، همانا بررسی گذشته از طریق ترسیم دورنمای آینده باشد. از این زاویه است که در نوشتار «چالش ماه» سعی می کنیم مشکلات و موانع و نیز پتانسیل های موجود در جنبش زنان را در کنار یکدیگر در ترازوی سنجش قرار دهیم تا بتوانیم به این وسیله، در روزهای مصادف با روز جهانی زن (8 مارس) برای واقعیت بخشیدن به آینده و چگونگی حرکت، به بحث و گفتگو بنشینیم. محدودیت ها و موانع پیش رو – افزایش فشار در فضای انتخاباتی گروهی از فعالان، فضای انتخاباتی را فرصتی می دیدند برای باز تر شدن فضای سیاسی و اجتماعی و خوش بینانه انتظار داشتند با نزدیک شدن به انتخابات، فرصت هایی برای فعالیت بیشتر بیابند و نفسی تازه کنند. آنان انتظار داشتند در انتخابات پیش رو (مجلس هشتم) ، گروه های اصلاح طلب کرسی های بیشتری به دست آورند و بتوانند اصلاحات را پی گیرند و فضای نفس گیر فعلی تغییر کند اما رد صلاحیت های گسترده، این آرزوهای حداقلی را بر باد داد و عملا امید دستیابی به حداقلی از فضای باز از طریق انتخابات و تغییر شرایط را نقش بر آب کرد. بیش ازسه هزار کاندیدا در مرحله اول توسط هیئت نظارت رد صلاحیت شدند که بیش از دو هزار نفر آنان به طیف اصلاح طلبان تعلق دارند. در مرحله بعدی و با اعتراض رد صلاحیت شدگان، صلاحیت تعداد محدودی از آنان دوباره تایید گردید، این در حالی است که رد صلاحیت ها تنها دامن اصلاح طلبان را نگرفت بلکه جمعی از نمایندگان فعلی مجلس هفتم و کاندیداهای مستقل و اصولگرا هم رد صلاحیت شده اند. در سال های گذشته در زم |
|||||||||||||||||||||||