در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
وضعیت زنان گیلان و تأثیر آن بر مسکن روستایی: نگاهی به یک پژوهش سارا ثابت-12 خرداد 1392![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: فرهنگها و روشهای زیستی متفاوتی در ایران وجود دارند که مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی افراد اثر میگذارند. بخش زیادی از این تمایزهای اجتماعی- فرهنگی در مورد گیلان حول محور «زن» جهت گرفته است. در گیلان زن و پوشش او، شیوهی زندگی، کار و روابط اجتماعی وی، تفاوت محسوسی با سایر نقاط و به خصوص نقاط مرکزی ایران دارد. به عنوان مثال این تمایز در طنزهای قومیتی جلوهای غیر واقع بینانه یافته که با دادن نسبت بی غیرتی به مرد گیلک و همزمان نسبت دادن خیانتگری به زن گیلک، نشان از عدم پذیرش برخی ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی زنان گیلان و کنشهای روزانه آنان در آداب زندگی، کار و فعالیت روزمره، در نزد دیگر مناطق جامعه ایران دارد. اما این تفاوتهای فرهنگی- اجتماعی از کجا آمدهاند؟ برای مطالعه در این رابطه ورود به حوزهی «جغرافیای جنسیت» ضروری است. وارد شدن در این حوزه مشکل است، چرا که تاکنون کمتر پژوهشی بوده است که به شکل آشکار به ویژگیهای فرهنگی زنان گیلک و تمایز آن با سایر اقوام بپردازد و وضعیت آنها را در چارچوب جغرافیاییشان با دیدگاهی فضامند تشریح کند. اما مژگان خاکپور در رساله دکترای خود در رشتهی پژوهش هنر به تبیین برخی از خصوصیات اجتماعی- فرهنگی زنان گیلان اقدام نموده است. این پژوهش در اسفند 91 در دانشگاه تربیت مدرس ارائه شده و عنوان آن «تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی بر شکلگیری مسکن بومی روستایی گیلان با تأکید بر نقش زنان» است. وی در فصل پنجم این رساله با عنوان «زن، فرهنگ، معماری» به صورت مستقیم به بررسی خصوصیات اجتماعی-فرهنگی زنان گیلان میپردازد. این بررسی، نکات تازه و ناگفتهای از جغرافیا و اثر آن بر جنسیت را نشان می دهد. نکاتی که گرچه در منطقه و برای اهالی بدیهی به نظر میرسند اما کمتر به آنها پرداخته شده است. برای تبیین موقعیت زن در گیلان، نویسنده به جستجو در شیوههای زندگی روزمره، آداب و رسوم و آیینها، قلمرو، حریم و محرمیت و... پرداخته است. این بررسیها در چارچوب ریشهیابی الگوی معماری خانهی روستایی و در خدمتِ فهم شکل مسکن بومی صورت گرفته است. بررسی وضعیت زیستی اقوام گیلان از دوره پیشاتاریخ با پدیدارشناسی آثار برجای مانده، پژوهشگر را به این نتیجه رسانده است که جوامع فرهنگی گیلان برخی خصوصیات جوامع بوستانکاری را در خود حفظ کرده است. نویسنده در بخشی از رسالهی خود به بررسی و مقایسه تطبیقی نقوش تزئینی در یافتههای باستانشناسی منطقه و تزئینات موجود در مسکن بومی روستایی گیلان پرداخته است. او با بهرهگیری از نظرات هاوزر، هندسی و انتزاعی بودن این نقوش را به دربر داشتن طنینی زنانه (حاوی تفکر مسلط زن و نه الزاما خلق شده به دست زن) در آنها ارجاع داده است. از آنجا که با بررسیهای به عمل آمده توسط او، خصایص جوامع پدرسالاری در بروز خصوصیاتی چون اقتدار و قدرت، آداب و رسوم و آیینها، حریم و محرمیت، روابط اجتماعی و... در گیلان نمودی متفاوت دارند، وی اینگونه خصوصیات فرهنگی اجتماعی مردم گیلان را نیز در ادامه خصایص جوامع کشاورزی ابتدایی یافته است. الگوی مسلط خانواده در گیلان تک هستهای است و القابی چون «زن طلاق» و «دو زندار» به عنوان القابی ناپسند به مردی که زن خود را طلاق دهد یا زنی دیگر اختیار کند، از جا |
|||||||||||||||||||||||