در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
جستاری درباره صورت بندی مسئله زنان در ایران سارا کریمی-9 تیر 1392![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: چگونه میتوان در موضعی به غایت رادیکال (منتهی در حوزه نظریه) منطق مسلط بر علم مدرن را نقد کرد. علمی که تصویری آماری یا در بهترین حالت تمثیلی و طبقه بندی شده از گروه های مختلف جامعه انسانی و تاریخ ارائه می دهد و بیتوجه به معناهای جاری در زندگی، انسان را به مقولاتی چون جنسیت، سن و طبقه تقلیل داده و برای شناخت، پیش بینی و برنامه ریزی درباره سرنوشت او اقدام می کند. به بیان دیگر چگونه می توان زن ایرانی را به مثابه موضوع اندیشیدن زن ایرانی قرار داد و بدور از برخوردی تقلیل گرایانه از تجزیه آن به اجزایی تهی از معنا، تمامیتش را فهم کرد؟ تاملی که موجب فهم و صورت بندی مسئله امروزمان در بستر گذشته رفته و آینده نیامده شود؟ فرض کنید زنی در سیستان و بلوچستان کنونی، زندگی میکند. نام این زن «آنا» است. اما اگر این مطلب به نحوی مسئله علم شود و آنا موضوع شناخت ما باشد، بر ما به عنوان یک پژوهشگر معلوم نیست که او چگونه عمل خواهد کرد؟ آنا به عنوان یک انسان موضوع علم شده و می تواند به صورت یک واحد انسان یا در گروهی که بدان تعلق دارد مطالعه شود. در وهله نخست او یک نفر است و موضوع رشته هایی چون روانشناسی یا روانکاوی به عنوان یک واحد روانی قرار می گیرد. فراتر از آن آیا ما می توانیم با فرآیندهای شناخت جامعه شناسی یا مردم شناسی از خلال پر کردن پرسشنامه و آزمون های آماری پیش بینی نماییم که جامعه زنان نابارور روستایی سیستان چگونه عمل میکنند و بر روند تاریخ جامعه تاثیر گذارده و از طریق این تاثیرگذاری امکانات عمل خود را گسترش میدهند؟ البته که ممکن است چنین ادعایی داشته باشیم و بر مبنای چنین ادعایی سیاستهای کلانی را برای جامعه روستایی سیستان تعیین نماییم. برای مثال ممکن است برای کمک به این زنا |
|||||||||||||||||||||||