در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
ژیلا شریعت پناهی: بسیاری از قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، مستند به قرآن نیست 11 آبان 1392![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: روز پنج شنبه 18 مهر 1392، سمیناری با عنوان "نشست تخصصی تجارب و دستاوردهای چهل ساله فارغ التحصیلان دانشگاه شریف" در سالن "جابربن حیان"این دانشگاه، برگزار شد. یکی از سخنرانان این نشست مهندس «ژیلا موحد شریعت پناهی» قرآن پژوه و محقق در مسایل زنان (و از فارغ التحصیلان دانشگاه شریف) بود. وی سخنرانی خود را با عنوان «تساوی حقوق زن و مرد در قرآن کریم» ارائه کرد. ژیلا شریعت پناهی در این مراسم گفت: در سال 1354، در سازمان انرژی اتمی ایران که تازه تأسیس شده بود، به عنوان کارشناس مشغول به کار شدم. در آن زمان هنوز هیچ متنی در رابطه با "استانداردهای حفاظت در برابر اشعه به زبان فارسی"، وجود نداشت. بنابراین وظیفه خود دیدم که متنی استاندارد را در این مورد به فارسی ترجمه کنم که پس ترجمه، منتشر هم شد و در اختیار همکاران و ... قرار گرفت، که در واقع، اولین متن آموزشی در این مورد بود. تا سال 1364 که در این سازمان کار می کردم، دو واقعه مهم و قابل ذکر دیگر برایم پیش آمد که ذکر آن ضروری به نظر می رسد. مورد اول، مربوط به ساخت بیروگاه اتمی بوشهر بود که چند سال قبل از انقلاب ساختش شروع شده بود، در اوایل انقلاب، 80 تن از کارشناسان سازمان انرژی اتمی ایران که من نیز جزو آنها بودم، نامه ای به مسولین نوشتیم و در آن نامه تذکر دادیم که با توجه به این که ما انرژی های پاک نظیر انرژی خورشیدی، باد و... داریم، تولید برق از طریق انرژی هسته ای ضرورتی ندارد و توجیه علمی ندارد. به ویژه آن که انرژی هسته ای خطرات بسیاری برای محیط زیست دارد. (هم اکنون هم، شاهد حوادثی همچون فاجعه چرنوبیل و فوکوشیما در رابطه با نیروگاه های اتمی هستیم که با وجود آن همه متخصصی که آنها در اختیار داشته و دارند، فجایع انسانی و محیط زیستی گسترده ای ایجاد کردنده اند). با توجه به تخصص ام که حفاظت در برابر تشعشعات رادیواکتیو است، می دانم که چنین اتفاقاتی برای محیط زیست و انسانهایی که در پیرامون آن زندگی می کنند، زیانبار و خطرناک است. مورد دوم قابل ذکر، که در مهرماه 1364 در سازمان انرژی اتمی ایران، برایم پیش آمد، بخشنامه "اجباری کردن مقنعه در اداره" بود. چه در آن زمان و چه امروز به آنچه قرآن در این باره می گوید، اعتقاد داشته و دارم ، البته به نحوی که خود از آموزه های قرآن دارم. در آن بخشنامه، کارمندان زن مکلف به پوشیدن مقنعه شدند. به عنوان یک زن مسلمان به اجباری شدن پوشش، اعتراض کردم، زیرا معتقد بودم که وضع قانون حجاب اجباری، به "پوشش متین قرانی" که داوطلبانه و به دور از هر گونه اجباری انتخاب می شود، لطمه شدید، می زند و از سوی دیگر مردم را نیز نسبت به دین و آموزه های دینی، بدبین می کند. بنابراین بعد از بحث های بسیار در این مورد با مسولین وقت سازمان انرژی اتمی، و نگرفتن هیچ نتیجه ای، در اعتراض به "حجاب اجباری استعفا داده و در استعفا نامه ام چنین نوشتم: «از آن جایی که پوشیدن لباسی ناهماهنگ با اعتقادات برای اینجانب مترادف است با نفاق و دورویی، بدین وسیله استعفای خود را تقدیم می دارم». هنوز هم هیچ گاه نمی توانم قبول کنم که به نام دین آزاد منشانه ام، اجباری به زنان کشورم تحمیل شود که متاسفانه، نتیجه چنین اجبارهایی را امروزه به عنوان یک معضل اجتماعی مشاهده می کنیم. این مسئله و مسایل مشابه، انگیزه ای شد که بیشتر روی قرآن و |
|||||||||||||||||||||||