در همین بخش
|
کافه مونث.... | ||||||||||||||||||||||
عفت گوهری-19 بهمن 1393
![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: مطلب زیر، متن تحریرشده سخنرانی عفت گوهری است: • برای من خیلی مهمه که دیگران چه طوری به من نگاه می کنند. قضاوت دیگران خیلی روی من اثر داره، روی رفتارم، روی شخصیتم و اینکه چطوری در مورد خودم فکر می کنم • من خیلی خجالت می کشم اگه بخوام یه جایی جلوی یه جمع در مورد کاری که میدونم خوب هم انجام دادم و بلدم حرف بزنم • وقتی خیلی احساس خوشبختی می کنم، مثلا می بینم زندگیم خوب و روبراهه، یک هو ترس ورم می داره که نکنه همه چی را از دست بدم • وقتی زندگیمو با دیگران مقایسه می کنم می بینم من چقدر کمبود دارم توی زندگیم. به اندازه کافی پولدار نیستم. به اندازه کافی باهوش نیستم. به اندازه کافی درس نخوندم. به اندازه کافی توی تربیت بچه ام موفق نبودم. • وقتی به شکستهای زندگیم فکر می کنم میگم همه اش تقصیر خودمه. خودم کردم با اشتباهاتم، با ندانم کاریام، با نادانی هام. • من اگه کاری رو از اول تا آخر توی دستم داشته باشم خیالم راحته که خوب انجام میشه. اگه بخوام دست یکی دیگه بدم، حتما خراب میشه • من نمی تونم به اون بگم که چقدر دوسش دارم. اگه جواب رد بده به اظهار محبت من؛ اونوقت چی؟ دیگه دنیام به هم میریزه. • وقتی با هلندیها می خوام حرف بزنم همه اش مواظبم که مبادا غلط حرف بزنم و بیشتر از همیشه کلمه «متاسفم» را استفاده می کنم و هی بیخودی تشکر می کنم. • دلم نمیخواد کسی بدونه که من در مورد وضع خانواده ام چاخان کردم و راستش رو نگفتم که وضع خوبی در کودکی نداشتم. • وقتی می خوام بیرون کلی وقت صرف آرایشم می کنم. لباسامو چند دفعه چک می کنم که یهو عجیب و غریب بنظر نیام. شما را نمیدانم ولی من هم از بیان کردن و آشکار شدن چنین افکاری شرم دارم و سعی میکنم کسی متوجه آنها نشود. یعنی من در این موارد و خیلی موارد دیگه آسیبپذیرم. شما چی؟ اگر شما هم همین طور هستید، لطفا دستتون را بالا ببرین. .....خب پس من تنها نیستم. لطفا به این سوال دیگه هم جواب بدین آیا این موارد را شما نشانه ضعف میدانید؟ اگر بله، لطفا دستتون را بالا ببرید. خوشبختانه ما در دنیا تنها زندگی نمیکنیم. جزیی از کل بودن یکی از مهمترین نیازهای اولیه ماست. انسان حیوانی اجتماعی است و نیاز به ارتباط در ژن های او وجود دارد. اما در جمع است که خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم و در نتیجه احساس آسیبپذیری میکنیم. من وقتی که برایم مهم باشد که دیگران چگونه به من نگاه میکنند، و نگران باشم که آیا من از طرف دیگران پذیرفته شده ام یا نه، آسیبپذیرم. آسیبپذیری برمبنای احساس کم بودن و کم داشتن ایجاد میشود. ما خجالت میکشیم از اینکه کامل و بی نقص نیستیم. ما خجالت میکشیم که به اندازه کافی زیبا، باهوش، پولدار، باسواد ... نیستیم. ما از بیان اشتباهاتمان (در کار، در روابط مان، در تربیت بچه مان) خجالت میکشیم و سعی میکنیم که آنها را پنهان کنیم. همه ما کمابیش در جایی خودمان را کم میبینیم و در نتیجه احساس شرم میکنیم. شرم و ترس از اینکه: وای اگر این موضوع رو بشود، یا اگر دیگران بفهمند من واقعا کی هستم و چه فکری میکنم، باعث میشود که خودم را هر چه بیشتر مخفی کنم. ما ترس خود را پنهان میکنیم ، شرم را پنهان میکنیم. رفتار مطلوب دیگران را نشان میدهیم و سعی میکنیم مورد تایید و محبت دیگران |
|||||||||||||||||||||||