در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
عملکرد اولین زنی که در تاریخ ایران به مجلس راه یافت الهه باقری-21 مهر 1394![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: پس از پیروزی مشروطه و با تشکيل مجلس شورای ملی، زنان نه حق انتخاب کردن داشتند و نه حق انتخاب شدن. در واقع نمایندگان مجلس ضمن متهم کردن زنان به بیلیاقتی، آنها را از حق رأی محدود کردند و در رديف اطفال، ديوانگان و اتباعبيگانه به شمار آوردند. همان وقت این امر مورد اعتراض برخی از زنان و مردان قرار گرفت. به باور آنان «برادران عدالت دوست» مشروطهخواه با محروم نمودن زنان از حق رأی، آنها را در شمار دیوانگان قرار داده و با این کار به آنها توهین کردهاند و این اعتراضات هر چند محدود، سبب شد که مسئلة «حق رأی زنان» در مجلس دوم مطرح شود و وکیلالرعایا، نمایندة همدان، همراه با تقیزاده به مجلس پیشنهاد دادند، به زنان نیز حق رأی بدهند، بدینترتیب در سال 1338 شمسی بحث مفصلی در مورد حق رأی زنان شد و بدین ترتیب مسئلة حق رأی زنان با حذف آن در لایحۀ انتخابات دولت دکترمصدق، چندسالی مسکوت ماند تا این که دوباره مبارزات زنان برای دستیابی به این حق از سالهای 1339 آغاز شد. اطلاعات بانوان[1] با اين تيتر كه «شركت در انتخابات حق مسلم هر زن ايراني است، اما براي دريافت اين حق، بايد آمادگي پيدا كرد!» مقالهای را منتشر کرد. طرح شش مادهای شاه که به عنوان انقلاب سفید[2] معروف است. به نظر میرسید این طرح بخشی از برنامۀ کلان مدرنیزاسیون شاه برای ایران بود. اما برخی معتقدند که انقلاب سفید شاه در واقع ترفندی برای حفظ ظاهر بود که بهعنوان ضرورتی سیاسی برای بقای سلطنت به مورد اجرا درآمد.[3] در یکی از موارد آن که به تساوی حقوق زن و مرد اشاره شده بود به رفراندوم گذاشته شد. زنان برای نخستین بار به پای صندوقهای رأی رفتند. انقلاب سفید شاه به پیروزی رسید و مشارکت سیاسی زنان هم امکانپذیر شد چرا که شاه آن را همسو با برنامههای اصلاحی خود میدید. با انتخابات مجلسهای سنا و شورای ملی، زنان نیز به مجلس راه یافتند و بدین ترتیب «آنچه دولتهای منتخب ملیگرای لیبرال نتوانستند در مورد حقوق زنان انجام دهند، با اقدام دلبخواه یک حاکم مستبد انجام شد.»[4] و بدینترتیب حق رأی زنان در 6 بهمنماه 1341 به تصویب رسید. هاجر تربیت جزو معدود زنانی بود که در دورههای بیستویکم و بیستودوم مجلس شورای ملی وارد خانۀ ملت شد. در این نوشتار با استفاده از مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی و اسناد و مدارک تاریخی باقی مانده، نقش هاجر تربیت را در این دو دوره مورد بررسی قرار میدهیم. هرچند مطالعاتی از این دست ضمن روشن شدن نقاط مبهم نقش زنان در مجلس شورای ملی، تصویر روشنتری از عملکرد هاجر تربیت در آن دوره به دست میآید. براین اساس، در این پژوهش تلاش شده تا به دو پرسش «مباحث مطرح شده توسط هاجر تربیت چه اهدافی را در راستای حقوق زنان دنبال میکرد؟» و «آیا عملکرد هاجر تربیت در مجلس بیستویکم با مجلس بیستودوم فرق میکرد؟» پاسخ گوید. پاسخ به این پرسشها میتواند نقش مهمی در آشکار شدن قسمتهای نادیده انگاشته شده از تاریخ مجلس بیستویکم و بیستودوم و نقش زنان در مجلس ایفا کند. این موضوعی است كه در بیشتر منابع تاریخی باقیمانده از آن روزگار بدان اشارهای نکردهاند. نگاهی مختصر به شرح حالی از زندگی و فعالیتهای هاجر تربیت هاجر تربیت[5] سال 1284 شمسی در استانبول ترکیه در |
|||||||||||||||||||||||