در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
رفع تبعیض در ساختار مردانه سیاست؟ مریم مهیمنی-14 دی 1394![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: خواسته رفع تبعیض جنسیتی در ساختار سیاسی، که به ویژه در یک قرن گذشته در اکثر کشورها توسط جنبش زنان پیگیری شده، هدف اش آن نیست که فقط برای زنانی با «رویکرد سیاسی خاص» و همسو با «خودش»، حق برابر در مشارکت سیاسی به دست آورد. برای نمونه دستاورد جنبش زنان در فرانسه برای تبعیض زدایی از ساختار سیاسی لزوماً باعث نشده که زنانی به مجلس شان راه یابند که همگی همسو با فمینیست ها باشند یا لزوماً دارای یک گرایش خاص سیاسی باشند. در انتخابات سال 2012 پارلمان ملی فرانسه، زنانی که به مجلس فرانسه راه یافتند 37 درصدشان همراه با حزب سوسیالیست بودند و 14 درصد از زنانی که به مجلس راه یافتند از حزب طرف دار آقای سرکوزی یعنی از جناح محافظه کار و دست راستی جامعه سیاسی فرانسه بودند. در واقع همین امروز هم در مجلس ملی فرانسه به رغم این همه سال مبارزه فمینیست های فرانسوی برای کسب صندلی های مجلس، بیش از 40 زن با گرایش سیاسی محافظه کار حضور دارند. از سوی دیگر، چنین توقعی که فقط زنان همسو و همفکر به مجلس راه یابند عملا هم قابل تحقق نیست چرا که زنان نیمی از جمعیت هستند و در طبقات، اصناف و احزاب و تفکرات سیاسی گوناگون پراکنده اند. ولی آنچه تمامی زنان در آن سهیم هستند آن است که زنان در همه این عرصه ها و در تمامی این طبقات، گروه ها و اصناف گوناگون و با وجود تفکرات سیاسی مختلف، در رتبه ای پایین تر از همتایان مردشان قرار دارند. بنابراین هنگامی که جنبش های زنان برای حقوق و مطالبات زنان در اتحادیه های صنفی یا در محیط های شغلی و یا در عرصه ورزشی، دانشگاهی، و... مبارزه می کنند، در واقع برای پر کردن شکاف جنسیتی قدم بر می دارند، شکافی که میان هر یک از این گروه های زنان با همتایان مردشان در همان گروه وجود دارد. از این روست که مثلا رفع تبعیض جنسیتی از زنان کارگر بدان معنا نیست که زن کارگری که فمینیست نیست (حتا ممکن است به خاطر مشکلات مالی دخترش را 14-15 سالگی به زور به عقد مردی درآورد و یا حتا علیه حقوق زنان هم صحبت می کند)، نباید در زمینه اشتغال با همتای مردش، برای دریافت دستمزد، یا استفاده از بیمه درمانی، و دیگر مزایای شغلی، شرایط مساوی داشته باشد. به همین قیاس تلاش جنبش زنان برای رفع شکاف جنسیتی در قانون و در حوزه های مدیریت سیاسی، در واقع تلاشی برای پر کردن شکاف جنسیتی میان زنان در این عرصه با همتایان مردشان است. بنابراین تلاش مدافعان حقوق برابر و فمینیست ها در سراسر جهان برای رفع تبعیض و بی عدالتی، به معنای ایجاد فرصت برابر میان زنان و مردان در تمامی گروه ها و طیف های سیاسی و عقیدتی و اجتماعی مختلف است که خواهان برخوردی از قدرت سیاسی و مشارکت در سرنوشت شان هستند. آیا تأکید بر رفع تبعیض به معنی «تفکیک جنسیتی» است؟ در طول تاریخ، نظام مردسالاری، زنان را همواره از مردان، تفکیک کرده تا آنان را به عقب براند. در مقابل، فعالان برابری خواه و کنشگران حقوق زن نیز برای کاستن از فشار نظام مردسالاری، تأکید ویژه بر حقوق و ایجاد فرصت هایی خاص برای زنان را ضرورتی عاجل و انکارناپذیر دانسته اند. ولیکن رویکرد زنان برابری خواه، توسط برخی، مورد انتقاد قرار گرفته و به «تفکیک جنسیتی» تعبیر شده است. در حالی که اگر بی طرف نگاه کنیم می بینیم که سازمان ملل نیز همین کار را کرده است! یعنی علاوه بر «ا |
|||||||||||||||||||||||