|
دولت اگر از زنان و كودكان حمايت ميكرد، طلاق اصلا پديده بدي نبود |
ايلنا:استاد جامعهشناسي دانشگاه تهران گفت: چون در ايران زيرساختهاي لازم براي حمايت از زنان و كودكان طلاق پيشبيني نشده است افزايش نرخ طلاق ميتواند فاجعه آفرين باشد اما اگر زيرساختهاي لازم تعريف شده بود و دولت از زنان و كودكان طلاق حمايت ميكرد طلاق اصلا پديده بدي نبود. بايد در جامعه فضايي فراهم شود كه ديدگاههاي منفي نسبت به زن مطلقه از بين برود. سيد حسن حسيني در گفتوگو با خبرنگار ايلنا گفت: بايد به سمتي برويم كه حقوق زنان متناسب با جايگاه امروزي آنها لحاظ شود زيرا اين به نفع خانواده است. او گفت: مثلا وقتي زن براي خود حق طلاق ميگيرد پايگاهي نظير پايگاه مرد در خانواده پيدا ميكند و نوعي برابري بين او و شوهرش ايجاد ميشود و اين مسئله ميتواند به بهبود وضعيت خانواده كمك كند. اين استاد جامعهشناسي دانشگاه تهران توضيح داد: البته بايد به اين نكته توجه كرد كه وقتي زني حق طلاق ميگيرد نبايد از مهريه بالا برخوردار باشد چون در آن صورت جايگاه او در خانواده از جايگاه مرد قويتر ميشود و ممكن است زن از اين جايگاه خود سوءاستفاده كند. بنابراين به همان ميزاني كه مرد در خانواده قدرت دارد زن هم بايد قدرت داشته باشد و تقسيم قدرت مناسبي در خانواده انجام شود. حسيني بيان كرد: در ايران نيز مثل بسياري از كشورهاي دنيا زنان بيشترين درخواستكنندگان طلاق هستند زيرا معمولا زنان به خاطر اينكه قدرت كافي در خانواده ندارند دچار احساس نارضايتي ميشوند و به سمت دادگاه و طلاق ميروند ولي اگر زنان احساس كنند كه در صحنه اجتماعي و خانوادگي حقوقشان با مردها برابر است، ميزان درخواستهايشان براي طلاق كاهش مييابد. اين استاد جامعهشناسي دانشگاه تهران گفت: در بيست سال گذشته طلاق همواره نرخ ثابتي در جامعه ايران داشته است اما در سال 88 يك رشد غير طبيعي در ميزان طلاق در جامعه بروز پيدا كرد و در حدود شش درصد طلاق در كشور افزايش يافت و اين مسئلهاي است كه بايد به آن توجه شود. او ادامه داد: افزايش ناگهاني طلاق در ايران از آن جهت باعث نگراني است كه ما در ايران سازمانهاي حمايتي دولتي و غير دولتي كم داريم به طوري كه وقتي يك زن مطلقه ميشود بايد به خانه پدرش برگردد و مثلا پدر يا برادرش خرج او را بدهند و مدام مورد سركوفت واقع ميشود و دولت و حاكميت هم هيچگونه حمايتي از اين زنان نميكنند و اگر كمكي هم صورت بگيرد بسيار ناچيز است. مثلا كميته امداد و بهزيستي در رابطه با اين زنان مسئوليت دارند اما آنقدر كمكهاي آنها ناچيز است كه گاهي خندهآور به نظر ميرسد. او ادامه داد: خانوادههايي كه صاحب فرزند هستند نيز بعد از طلاق دچار مشكل ميشوند زيرا همانگونه كه جامعه راهكار حمايتي براي زنان مطلقه در نظر نگرفته است براي حمايت از كودكان طلاق نيز برنامهاي ندارد. اين است |