|
یک سالِ پُرتنش و تبآور با جنبش زنان ایران آزاده دواچی - 14 دی 1391 |
مدرسه فمینیستی : در آستانهی نوروز و آغاز سال 1390 خورشیدی قرار گرفتهایم. معمول است که در پایان هر سال، کنشگران جنبش زنان مروری کوتاه بر حوادث و روند سالی که سپری شده است به ثبت میرسانند و انگار که این کار پسندیده به یک سنت تبدیل شده است. در نتیجه، نگارنده هم با پیروی از این سنت نیکو، برداشت خود را اکنون با خوانندگان به اشتراک میگذارد. مبارزات مسالمتآمیز زنان ایران که بعد از گذشت یک قرن فراز و نشیب و روبهرو شدن با چالشهای فراوان توانسته است دستاوردهای مهمی را در زمینهی حقوق زنان کسب کند اکنون با حضور گستردهی خود در جنبش سبز، شکل دیگری از مبارزه برای کسب برابری در کنار جنبش دموکراسیخواهی عموم مردم را به نمایش گذاشته است . در طول یک سال و نیم گذشته ، زنان پا به پای مردان در جنبشهای اعتراضی سهیم بودهاند و از جمله به همین دلیل؛ فعالیتهای مسالمتآمیز بسیاری از آنها سرکوب شد ، بسیاری از فعالان حقوق زن با برخوردهای فراقانونی و خشن، زندانی شدند ، اغلب آنها احکام سنگین حبس گرفتند و تحت فشار برای اعترافات ساختگی قرار گرفتند. همه این شرایط رویهمرفته موجب ضربات سنگین بر پیکرهی جنبش و هجرت بسیاری از فعالان زن شد . برکسی پوشیده نیست که فشارهای امنیتی و اتفاقاتی که در یک سال اخیر در کشور ما رخ داده است بر کیفیت تلاشها، موجودیت تشکیلاتی، استراتژیها و روشهای موجود جنبش زنان، تأثیر منفی و بازدارندهی خود را تحمیل کرده است. جنبش زنان ، سیل مهاجرت، و راهکارهای پیش رو : نتیجهی دستاوردهای عام جنبش زنان در طول دهههای گذشته ، فراوان است از جمله: رشد تحسینبرانگیز آگاهیهای حقوقی، سیاسی و بلوغ اجتماعی و فرهنگی نسل جوان زنان، که پیوسته وارد فضای حقخواهی شدهاند. همچنین این جنبش توانسته است که همراه با تحولات سیاسی و چرخشهای بزرگ اجتماعی ایران، خود را بهروز نگهدارد و از میدان کارزار حقخواهی، بیرون نرود. در این دوره نیز جنبش زنان به ویژه از زمان ریاست جمهوری آقای محمود احمدی نژاد ، با چالشهای گوناگونی مواجه شد که نتیجه آن، حذف تعداد زیادی از نهادهای غیردولتی زنان ، فشار بر فعالان حقوق زن که نمونه آن با دستگیری گستردهی فعالان کمپیین یک میلیون امضاء شروع شد و همینطور سرکوب هرنوع تجمع اعتراضی ،(حتی تجمعات قانونی و مسالمتآمیز همچون تجمع 22 خرداد زنان در میدان هفت تیر تهران) ، اعمال مقررات سخت و بستهتر پوششی و بحرانهایی چون «تفکیک جنسیتی» و تلاش دولت برای تصویب لایحه حمایت از خانواده بود . فشارها و محدودیتهای اعمال شده بر زنان، بسط و گسترش بنیادگرایی دینی و نفوذ آن به سیستمهای اداری، امنیتی و حوزهی اجرای قوانین مدنی و شهری، و در نتیجه، اعمال خشونت هرچه بیشتر علیه زنان، سرانجام بسیاری از فعالان جنبش زنان را به فکر واداشت تا با استفادهی هوشیارانه از فضای بهنسبت باز انتخاباتی، بار دیگر بر مطالبات خود از کاندیدهای ریاست جهموری تأکید و پافشاری کنند. برای اولین بار پس از رویکارآمدن دولت آ |